چشمانداز اتحاد بحرانها، تعیین سرنوشت
از شش ماه گذشته به این طرف که بحران کرونا و بحرانهای بورس، ارز، اقتصاد و معیشت سیر صعودی طی کردهاند، هیچ موقعیتی را مثل وضعیت کنونی سراغ نداریم که همه عوامل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی گواهی دهند که ایران اشغالگر به آستانه یک تعیینتکلیف ناگزیر رسیده است.
در حالی که بانک جهانی در گزارش سالانه خود اعلام کرد «ایران دومین کشور(جعلی) فلاکتزده جهان» است، روحانی شیاد به سیاق همیشگی و با فرهنگ شارلاتانی نهادینه شده با شخصیتش، با وقاحت مدعی شد که «وضعیت اقتصادی آلمان در شرایط کرونایی منفی شده، اقتصاد ما شرایط بهتری نسبت به آنها دارد»!
این فرافکنی که جز خشم و انزجار ملتهای غیرفارس تحت اشغال ایران را برنمیانگیزد، یک رد گم کردن ابلهانه برای گریز از پاسخگویی نسبت به وضعیتی است که حتی مجلس حزبالشیطانی خامنهای هم به انفجاری بودن آن اذعان کرده است.
همه شواهد 9 ماه گذشته که با بروز کرونا و پنهانکاری عمدی خامنهای خرفت ابله و روحانی شیاد آغاز شد، گواهی میدهند که حاکمیت و حکومت اشغالگر ایرانی مسبب تشدید بحرانهای کرونا، بورس، ارز، اقتصاد و معیشت هستند. اکنون بحران همهجانبه جغرافیای سیاسی موسوم به ایران به درجهایی از شدت و حدّت رسیده است که حتی روزنامه حکومتی “ابتکار” عنوان سرمقاله ۱۲مهر خود را مثل آینهایی جلوی نظام آخوندی گذاشته و میپرسد: «آیا شرایط کنونی راهحل دارد یا خیر؟»
مختصات شرایط چیست که در فحوا و منظور چنین عبارتی، بیکفایتی نظام اشغالگر و کارگزاران جنایتکارش زیر سؤال رفتهاند؟ همین روزنامه در چند سطر بعد، چنین مختصاتی را ارائه میکند که سررشته و سببساز آن در بیت الفساد خامنهای و پاستور نشینان دزد غارتگر یافت میشود: دقت کنید:
«قیمت ارز افسار بریده است.
بورس بهعنوان تنها دستاورد دولت، به کما رفته است.
تولید و اشتغال هر روز آب میرود.
حجم نقدیندگی و پایه پولی از توان تنظیم خارج شده است. این نقدینگی مانند سیل در بازار رها شده است.
فساد اقتصادی مزمن شده است. فاسدان مانند زالو، خون اقتصاد را میمکند»
حقیقت این است که دستی و جریانی حمایتشده و راهنماییکننده پشت بحرانهای بورس و ارز و… پنهان است که وضعیت کنونی ملتها و سرزمینهای غیرفارس تحت اشغال ایران را به چنین فلاکتی دچار کرده است. این دست و جریان پشتوانهدار هرگز نمیتواند بیرون از دایره قدرت سیاسی و قضایی و قانونی باشد. اگر در چنین بحرانی که این ملتهای اسیر در آن گرفتار آمده و گیر افتادهاند، سود و منفعتی کلان برای یک باند یا باندهای موازیِ وابسته به حکومت اشغالگر نباشد، هرگز عمر این بحران به ماه هم نمیکشد و تعیینتکلیف خواهد شد.
همین شواهد و اعترافات بهدلیل ریشه داشتنشان در کانون حاکمیت و دولت، نشانی میدهند که بحرانهای بورس، ارز، اقتصاد و معیشت شتاب بیشتر و سیر صعودی بالاتری خواهند داشت. اما اوج آن و نقطه ناگزیر بازگشت و فرودش، دیگر خصلت خاص اقتصادی نخواهد داشت که همان آستانة تعیینتکلیف نهایی و دگرگونی بنیادین سیاسی و اجتماعی خواهد بود.
فواد فرج پور
مرکز اطلاع رسانی جبهه دمکراتیک مردمی الاحواز
WWW.ALAHWAZ.COM