رسانه ها اخیراً خبرهایی از طرح تقسیم احواز اشغالی به دو نیمه شمالی و جنوبی گزارش دادند.(آن بخش از احواز اشغالی که با نام جعلی خوزستان شناخته میشود).
قابل ذکر است که این طرح تازه ای نیست، محمد مولایی نماینده نژادپرست عبادان در مجلس ایران اشغالگر سال گذشته طرحی موسوم به “استان خوزستان جنوبی” پیشنهاد کرده بود که با شکست مواجه شد. سابقا در دوره ریاست جمهوری رفسنجانی مقبور نیز مطرح و سپس کنار گذاشته شد.
گزارشات منتشره در روزهای گذشته (تاکنون تأیید نشده) حاکی از آنست که این طرح با مخالفت اکثریت “نمایندگان احواز” روبرو شده است.
طرفداران طرح تقسیم ادعا دارند که هدف از آن توزیع کارآمد ثروت و منابع منطقه، صرفه جویی در هزینه های عمومی، حذف بوروکراسی، و بهینه سازی سیستم اداری و غیره است.
حامیان این پروژه آپارتایدی، که قطعاً از طرف نیروهای امنیتی و با نفوذ در رژیم اشغالگر ایران حمایت می شوند، دلایل و توجیهات بیهوده ارائه می دهند، چرا که مشکل اساسی در سوء مدیریت، فساد، توزیع ناعادلانه ثروت، نبود زیرساخت های لازم، طرحهای مبتنی بر کارشناسی، و اجرای ناموفق پروژه های عمرانی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نیست، بلکه مشکل، بطور خلاصه غارت و چپاول سیستماتیک احواز اشغالیتوسط همین اشغالگران ایرانی است و بس.
ذکر این نکته لازم است که نمی توان شرایط زمانی ارائه این طرح را نادیده گرفت. این طرح در پی اعتراضات اخیر به بی آبی، سرقت آبها و خشکاندن رودخانه ها و تالابها، سیاست های نژادپرستانه علیه شهروندان عرب، و دیگر مشکلات تحمیلی مزمن و عامدانه اقتصادی و معیشتی و محرومیتهای اجتماعی که اقلیم سالیان دراز از بدو اشغال آن توسط ایران اشغالگر از آنها رنج می برد، شکل گرفته است.
رژیم اشغالگر ایران از بدو تأسیس جعلی سیاسی آن تاکنون با سیاست “خلق بحران”، از جنگ تحمیلی خود بر عراق و حمله به سفارت آمریکا، تا جریان “قیام” سال 1388، و توطئه چینی و افترا و تهمت زدن ها، توانسته است به سرکوب مخالفان سیاسی و حتی افراد وفادار بخود، و خلق ها و ملل غیرفارس تحت اشغال خود پرداخته و به حیات کثیف و سراسر خون خود ادامه دهد.
در دهه های اخیر، فوران احساسات ملی در میان ملت عرب احواز اشغالی و افزایش بی‌سابقه دانش و آگاهیهای فرهنگی، سیاسی و تاریخی_سرزمینی در میان قشر جوان احوازی، در نتیجه سیاست های خودسرانه و شوونیستی رژیم کثیف ایرانی، افزایش یافته است. کما اینکه در سالهای گذشته، منطقه به کانون و پایگاه اعتراضات و منبع الهام بخش معترضان در سایر مناطق غیرفارس تبدیل شده، و نمونه ای از وحدت و همبستگی میان تمامی اقوام، گروه ها و طبقات جامعه، صرف نظر از وابستگی های ملی و قومی آنان، به نمایش گذاشته است.
این امر در جریان قیام تشنگان در تیرماه گذشته، با انسجام و پشتیبانی میان مردم در همه شهرهای مختلف احواز اشغالی قابل مشاهده بود.
قرائن و شواهد نشان میدهد که نظام اشغالگر ایرانی به دنبال از بین بردن انسجام اجتماعی و ایجاد شکاف افقی در جامعه عرب و همچنین میان ملت عرب و سایر ملل دیگر، به منظور تضعیف اتحاد و همبستگی بین آنان، که در جریان اعتراضات اخیر مستحکم تر از قبل دیده شد، می باشد.
ایران اشغالگر بر این باور است که با اجرای این طرح، سرکوب اعتراضات مردمی و جنبشهای کارگری که بخش مهمی از مبارزات مردم و طبقات زحمتکش می باشد، صرفنظر از وابستگی های قومی، در همه مناطق و شهرهای اقلیم، میسر تر خواهد شد.
این منطقه اشغال شده در طول تاریخ طولانی خود همواره یک واحد یکپارچه جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی را تشکیل داده، و تقسیم آن جز رنج و محرومیت برای عموم ساکنان، و تبعیض و کوچاندن ملت عرب به بار نخواهد آورد.
اگر این طرح به اجرا درآید، پیامدهای زیانباری در بافت اجتماعی و فرهنگی ملت عرب صاحب این سرزمین در پی خواهد داشت، مشکلات اقتصادی و زیست محیطی منطقه را تشدید کرده، وباعث بروز مشکلات فراوانی در سیستم اداری وافزایش بوروکراسی می شود. این همان چیزی است که ایرانیان اشغالگر سالها بدنبال آن هستند.
اطلاعات وارده نشان می دهد که این طرح با مخالفت شدید همه اقشار جامعه، اعم از عرب و غیر عرب، مواجه شده است. حتی بسیاری از کارشناسان، مسئولین سابق و نمایندگان مجلس مخالف این طرح می باشند. یکی از آنان در بیانیه‌ای که توسط فعالان در رسانه‌های محلی و شبکه‌های اجتماعی انتشار یافته بود، اعلام کرد که 25 نماینده از 26 امضاکننده طرح مزبور، که هویت آنان منتشر نشده، از نمایندگان اقلیم اشغال شده احواز نمی باشند! این امر به درستی قصد و انگیزه‌های امنیتی و سیاسی طرح مذکور را تأیید می نماید.
این طرح، حلقه و حقهٔ کثیف دیگری از سلسله تلاشهای ایران اشغالگر برای تغییر واقعيت جغرافيایی، و بافت اجتماعی و فرهنگی منطقه است. روشن است که با اجرای اینگونه طرحها، رژیم اشغالگر بدون توجه به منافع ملی و مردم به دنبال دستیابی به اهداف امنیتی و سیاسی خود برای ایجاد شکاف، تفرقه، و تضعیف ملت عرب احواز اشغالی است.
با توجه به دلایل یاد شده فوق، این طرح به زیان ملت عرب و بقیه ساکنان این منطقه خواهد بود، و بایستی فورا ملغی شود. بنابراین همه اقشار مردم، فعالان رسانه‌ای، سازمانها، نهادهای جامعه مدنی و حقوق بشری، اتحادیه ها و جنبشهای کارگری باید با این طرح مشکوک مقابله کرده، آن را افشا و در نطفه خنثی کنند.
ابو فهد الأحوازی
مرکز اطلاع رسانی جبهه دمکراتیک مردمی الاحواز
Http://WWW.ALAHWAZ.COM
Https://t.me/adpffarsi
