الاحوازجغرافياي ايران جعليدیدگاه‌هاملل تحت ستم

دستور خامنه‌ای درباره اعتراض‌های آبان 98 رافت اسلامی یا اعدام؟

خبرگزاری هرانا روز 21تیرماه نامه حسین ریحانی، یکی از کسانی که پس از اعتراضات آبان سال 98 بازداشت شده است را منتشر کرده است.

او که 33 سال دارد، قبل از بازداشت در یک کارگاه نجاری کارگری می‌کرد و متاهل بود. در جریان دادگاه همسرش بطور غیابی از او طلاق گرفت.

او در این نامه درباره جرمش نوشته است: «شاید خنده‌دار باشد که جرم من تنها یک پیامک است که برای دوستم فرستادم. پیامی با این مضمون که “فلانی‌ها بانک را آتش زدند» و حالا برای ارسال همین پیامک، «اتهام محاربه» نصیب حسین ریحانی شده است، اتهامی که مجازات اعدام برای او به دنبال دارد.

او 17 آذر 98 توسط سازمان اطلاعات و ترور سپاه بازداشت شد و آنطور که خودش نوشته است، تحت شکنجه قرار گرفته و به وکیل هم دسترسی ندارد.
این تاریخ از یک منظر مهم است. چهار روز قبل از بازداشت او، رسانه‌های داخلی ایران اشغالگر خبر دادند که علی خامنه‌ای، رهبر فرقه گرای قرن، به علی شمخانی خائن، دبیر شورای عالی امنیت ملی(بخوانید دبیر شورای عالی امنیت آخوندها) ، دستور داده که در جریان رسیدگی به پرونده اعتراضات آبان 98، «نسبت به افراد مشکوک در هر گروه با جهتی که به رأفت اسلامی نزدیکتر است عمل شود».

اکنون که بیش از 7 ماه از صدور دستور خامنه‌ای جنایتکار می‌گذرد، اتهام محاربه علیه حسین ریحانی، تایید حکم اعدام امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی و همچنین متهم کردن هشت نفر در اصفهان به اتهام جعلی«افساد فی‌الارض» که منجر به صدور حکم اعدام میشود، نشان می‌دهد که ظاهرا منظور از عبارت «رأفت اسلامی» در دستور خامنه‌ای جنایتکار، صدور حکم اعدام و فشار حداکثری بر متهمان و زندانیان بوده است.
حتی اگر منظور او چنین نبوده، روند حاکم بر رسیدگی به پرونده شهروندانی که در اعتراض‌های آبان 98 بازداشت شدند، نشان می‌دهد که برداشت ماموران آدمکش رسیدگی به این پرونده‌ها از عبارت «رأفت اسلامی»، شدیدترین نوع برخورد یعنی حکم اعدام، ارعاب، شکنجه و … است.

رویه اعمال شکنجه و ممانعت از دسترسی وکلا به پرونده درباره امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی نیز اعمال شده است.

در گزارش‌های دیگری که درباره وضعیت بازداشت‌شدگان پس از آبان -که تاکنون به صورت رسمی تعدادشان اعلام نشده و تا 12 هزار نفر برآورد شده‌اند-، منتشر شده، نیز دستور کار مشخصی مبنی بر شکنجه و ارعاب حداکثری مشاهده می‌شود.

فشار بر زندانیان برای اعتراف اجباری، عدم رسیدگی بهداشتی و درمانی به مجروحان و فشار بر خانواده‌ها از دیگر دستورات ثابتی بوده که در گزارش‌های نهادهای حقوق بشری درباره وضعیت افراد بازداشت شده در ایران اشغالگر به آن اشاره شده است.

اما یک وجه دیگر از دستور آذرماه سال گذشته رهبر خودکامه ایران اشغالگر متوجه خانواده قربانیان اعتراضات بود.
[دلجویی و توجه به خانواده کشته شدگان].
یعنی در تعقیب نحوه اجرایی شدن این دستور و تاکید خامنه‌ای جنایت پیشه، خانواده پویا بختیاری و خانواده‌های کشته شدگان عرب الاحواز اشغالی و دیگر زندانیان ملل غیرفارس تحت اشغال، نمونه هايی راهگشا هستند. احضار و بازداشت، ممانعت از برگزاری مراسم تدفین و سوگواری، تهدید، ارعاب و در موارد بسیاری عدم تحویل جسد، نمونه هایی از توجه و دلجویی خامنه‌ای است. سه مثلث سیاسی، امنیتی و قضایی در وزارت (کشور) اشغالگر ایران، وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه و قوه قضائیه با هم هماهنگ بوده‌اند تا حداکثر «توجه» را به این خانواده داشته باشند.

این ملغمه فعلا خروجی «رأفت اسلامی» بوده است، مشخص نیست که اگر پای «شقاوت اسلامی» در میان باشد، باید گزارشش را چطور نوشت!.

فواد فرج پور

مرکز اطلاع رسانی جبهه دمکراتیک مردمی الاحواز
WWW.ALAHWAZ.COM

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا