چرا سران ایران اشغالگر از علم سر در نمیآورند؟
تنها چند سال پس از انقلاب 57، مقامات حکومت آخوندی ایران که تا آن زمان تصور میکردند بر اساس فقه و آموزههای حوزه جهلیه (علمیه) قادر به اداره امور هستند، بتدریج دریافتند که مسائل مربوط به اداره یک سرزمین بهمراتب پیچیدهتر از آن است که بتوانند برای آن پاسخ و راهحلی داشته باشند.
اقتصاد و بانکداری نوین با احکام فقهی مکاسب شیخ انصاری و با همه آنچه روحانیون از احکام مُزارعه و مُساقات و مُغارسه در حوزه جهلیه آموخته بودند، قابل مدیریت نبود. صنعت و تولید، تخصص علمی میطلبید. حال آنکه با وقوع انقلاب 57، بسیاری از اساتید و دانشجویان پاکسازی و نیروهای متخصص از کار بر کنار شده بودند، چون اقتصاد مال خر است. (امام خمینی مقبور)
در چنین دورانی مقامات حکومت دست به دکتراسازی زدند. در همین دوران، نه تنها مدارک حوزوی سطح چهار حوزه جهلیه و خرافه سازی بر اساس مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی قابل معادلسازی با مدرک دانشگاهی دکترا شد بلکه پاسداران بیسواد و سایر مقامات حکومتی که بهترینشان دارای مدارک تحصیلی نهایتا دیپلم ناقص بودند، فرصت ایجادشده را غنیمت شمرده و برای خود مدارک تحصیلی کارشناسی ارشد و دکترا دست و پا کردند و تعداد سردار-دکترها و حجتالاسلام-دکترها روزبهروز بیشتر شد.
از همین روست که حسن روحانی در جایگاه رئیسجمهور حکومت ایران اشغالگر از این صحبت میکند که “ابر به پایینش نگاه میکند و میبیند خبری نیست و کویر است، میرود جای دیگر میبارد.” محمود احمدی نژاد از کشف یک دختر 16ساله دانشآموز در تولید انرژی هستهای در آشپزخانه سخن میگوید.
حدود دو سال پیش حسن فیروزآبادی در مصاحبهای، از استفاده غربیها از سوسمار و آفتابپرست برای جذب امواج اتمی و شناسایی تأسیسات اتمی حکومت ایران صحبت کرده بود. همان زمان پروفسور استیون اندرسون Steven C. Anderson دانشمند آمریکایی و استاد بازنشسته دانشگاه پاسفيک که کتابهایی درباره خزندگان ایران تألیف کرده با رد این ادعای شبهعلمی مبنی بر جذب امواج اتمی با پوست خزندگان برای شناسایی معادن اورانیوم، به نکته جالبی نیز اشاره کرد و گفت که “اساساً در اکوسیستم ایران آفتابپرست نداریم”. نکتهای که مقام حکومتی اساسا نمیدانست، اما به خود اجازه داده بود درباره آن ابراز نظر کارشناسی کند.
یا مثلا دستگاه کرونایاب مستعان 110 که محفل گرم خندههای محافل علمی و کل دنیای مجازی شد.
مقامات حکومت ایران اشغالگر بی آنکه از علم و دانش کوچکترین بهرهای داشته باشند، اصطلاحات علمی همچون سانتریفیوژ و اینترنت G5 را بکار میبرند و اساسا نمیدانند که اینها چیستند.
اما مسئله اصلی بر سر این است که هیچکس با به کارگیری این کلمات و اظهارنظر درباره موضوعات علمی، تبدیل به فردی با سواد نمیشود؛ نهایتا ترکیبی کارتونی و اسباب استهزای سایرین از چنین اظهارنظرهایی بیرون خواهد آمد. همچنانکه شبکههای اجتماعی پر شده از کارتونها و کاریکاتورها و ویدئوهای طنز، و کاربرانی که اختراع جعلی سامانه هوشمند مستعان را دست میاندازند و برخی رسانههای بینالمللی که از این توهم مقامات رژیم ایران، سوژهای برای طنز و خنده میسازند.
همانگونه که دُن کیشوت با خواندن داستان شوالیهها تبدیل به شوالیه نشد و تنها در توهم شوالیه بودن به سر برد، جلسه رونمایی از یک سری دیش و قابلمه و آنتن رادیویی، از افراد مخترع نمیسازد بلکه صرفاً توهّم اختراع و پیشرفت علمی ایجاد میکند و برای آگاهان سوژه خنده و استهزاء.
فواد فرج پور
مرکز اطلاع رسانی جبهه دمکراتیک مردمی الاحواز
WWW.ALAHWAZ.COM