دیدگاه‌ها

رئیسی کیست؟

رئیسی: حکم قطع دست از افتخارات بزرگ ماست [4 آبان 89]

او در نخستین روزهای استقرار رژیم پلید خمینی با دعوت آخوند هادی مروی، نماینده خمینی در شهر مسجدسلیمان، عازم این شهر شد و ارتباط وی با مجموعه دادسرای ارتجاع هم از همان‌ جا آغاز گردید.
یک‌سال بعد آخوند رئیسی پس از برگشت از سرکوب و قلع و قمع مسجد سلیمان، در حالی‌که 19سال بیش نداشت، به‌عنوان دادیار به دادستانی کرج فرستاده می‌شود. دادستان انقلاب وقت، آخوند جنایتکار قدوسی، رئیسی را در آستانه‌ 20 سالگی به‌عنوان دادستان کرج منصوب می‌کند. پس از چند ماه، بصورت همزمان و با حفظ سمت، به‌عنوان “دادستان همدان ”نیز منصوب می‌شود.
آخوند رئیسی تا سال 63 در دادستانی همدان به سرکوب ادامه می‌دهد. بعد از کنار گذاشته شدن دژخیم لاجوردی از دادستانی انقلاب مرکز، و انتصاب آخوند رازینی به این سمت، وی رئیسی را به معاونت دادستان انقلاب مرکز می‌گمارد.

آن موقع دادستانی ارتجاع مرکز سه معاونت داشت: معاونت اقتصادی، معاونت قاچاق مواد مخدر و معاونت به‌اصطلاح گروهکی. رئیسی که آن موقع 24ساله بود به‌ ریاست معاونت موسوم به گروهکی می‌رسد. در طول دهه 60 و از جمله در کشتارهای تابستان 67 و در هیأتهای مرگ سال 67 در زندانها، رئیسی با همین سمت جانشین دادستان انقلاب در اعدام زندانیان شرکت می‌کند.
آخوند ابراهیم رئیسی که در آن زمان جانشین دادستان تهران بود، همراه با آخوند حسین‌علی نیری (حاکم شرع)، مرتضی اشراقی (دادستان تهران)، آخوند مصطفی پورمحمدی (معاون و نماینده وزارت اطلاعات) و اسماعیل شوشتری (رئیس سازمان اداره زندانها) اعضای کمیته‌ی‌ مرکزی تصمیم‌گیرنده در خصوص این اعدامها موسوم به«هیأت مرگ» بودند. این هیأت از سوی خمینی دجال مأموریت یافته بود تا تکلیف آن دسته از زندانیان سیاسی را که هم‌چنان استوار و پایدار و «سر موضع» بودند، برای همیشه روشن کند. به این ترتیب، آخوند رئیسی که از 18سالگی در ماشین کشتار رژیم پلید خمینی قرار گرفته بود، در 28سالگی آستین‌ها را بالا زد و بعنوان یکی از اعضای ”هیأت مرگ“، یکی از اصلی‌ترین نقش‌ها را در حمام خون فاشیسم دینی نظام آخوندی برعهده گرفت. رئیسی پس از فارغ شدن از کشتار سال 67 با دریافت احکام پی‌درپی از سوی خمینی مورد قدردانی ویژه او قرار گرفت.

خمینی دجال در 11دیماه 67 پس از اشراف بر شقاوت و سرسپردگی ابراهیم رئیسی که آن موقع به‌ لحاظ رسمی معاون دادستان انقلاب تهران بود، او را برای یک هیأت دو نفره در کنار آخوند نیری انتخاب می‌کند. این دو نفر مأموریت می‌یابند تا «فارغ از پیچ‌ و خم‌های اداری» به سرعت احکام اعدام و بریدن دست و پا را به‌ منظور ایجاد سرکوب و اختناق صادر کنند.

پایان بخش اول

فواد فرج پور

مرکز اطلاع رسانی جبهه دمکراتیک مردمی الاحواز
WWW.ALAHWAZ.COM

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا