یک نظام حامی “مستضعفان” یا یک نظام اشغالگر…؟!!
نمیدانم از کجا شروع کنم از خانه خرابیی که هر روز در احواز اشغالی اتفاق میافتد یا از بی آبی و از جوانان بیکاری که به دون هیچ جرمی سر از زندان وچوب دار در میآورند. آیا این یک نظام حامی مستضعفان است یا یک نظام اشغااگر؟
احوازیهای عرب ساکنان اصلی این سرزمین وجغرافیا هستند. آنها هیچ وقت مهاجر نبودند. به گفته کسروی یک از مورخان مورد تایید نظام اشغالگر در کتاب خود با عنوان 500 سال سابقه خوزستان با استناد به تاریخ طبری مینویسد که طوایف و قبایل عرب حداقل از دوران پارتها از 4 هزار سال پیش در استان کرمان و احواز و فارس و هرمز گان و دیگر نقاط جنوب جغرافیای موسوم به ایران زندگی می کردند.
و به گفته محمد ابن جریر طبری مورخ معروف که به پدر علم و تاریخ و تفسیر مشهور است، میگوید که اقلیم احواز دارای هفتاد شهر بوده و پایتخت ان سوق الحواز بوده است.
احوازی که به دلیل اشغال آن همیشه مورد تبعیض وظلم وتجاوز قرار گرفته است و نه فقط در این نظام دیکتاتوری آخوندی نژاد پرست بلکه در زمان حکومت قبل از آن یعنی پهلوی که کشور الاحواز توسط رضا میرپنج در سال ۱۹۲۵ اشغال شده و پایههای تغییر بافت جمعیتی و محو تاریخ وفرهنگ عربی در الاحواز را بنا نهاده است پسر ملعونآن محمد رضا نیز دستکمی از پدر مجرمش نداست که نقشه های زیادی برای اضمحلال هویت عرب احوازی اجرا کرد. میتوان به منطقه یزد نو یا شبیشه اشاره کرد که از توابع بخش حویزه میباشد. محمد رضا پهلوی فارسها را با اعطای زمینهای کشاورزی در انجا مستقر کرد.
امروزه عرب های احواز در محرومیت فقر و تبعیض به سرمیبرند. نظام اشغالگر همیشه سعی بر آنداشت که ملت عرب الاحواز را در حاشیه امور سیاسی اجتناعی اقتصادی ومدیریتی قرار دهد. علیرغم اینکه فرزندان الاحواز با وحود تبعیضهای نژادی در نظام آموزشی وآزار واذیتهای فراوانی که در سر راه خود میدیدند لکن توانستن فاتح قلههای موفقیت و در مهترین رشتهها ومعتبرترین دانشگاهها فارغ التحصیل بشوند. اما در مقابل هیچ فرد عرب الاحوازی را سر کار مدیریتی و یا یکپست مهمواحساس به کار نمی.گرفت الا در حالتهای خاص واستثنائی بشرط آنکه ان احوازی به ملت خود خیانت کند و علیه ملت خود دست در دست مزدوران اشغالگر بگذارد.
چرا باید نخبه های احوازی به جرم حق طلبی و یا اتهامات بی اساس رژیم دیکتاتوری در زندان ها باشند و یا اعدام شوند . و هزاران کارگر عرب احوازی به جرم عرب بودن بیکار باشند. چرا در کارخانه های هم چون فولاد احواز و یا نیشکر و چندین شرکت و کارخانه هایی دیگر باید کمتر از ده درصد کارگران بومی عرب احوازی استفاده شود و آن در امور خدماتی یا نگهبانی.
با وجود درآمد این میلیون دلاری این شرکتهای احوازی چرا همه صرف اقازاده ها و یا گروه های تروریستی میشود ود مقابل کارگر عرب احوازی محتاج نان قرضی نظام تروریستی ایران باشد.
در اخر هیچ جوابی برای این همه سوالها نیافتم جز اینکه این هنه ظلم و تبعیضنژادیی که علیه احوازیها اعمال میشود، هنه آن بجرم اینکه الاحواز عرب است و مردمانش خواهان بازپسگیری تمامی حقوق قانونی و شرعیشان و آن اینکه کشور الاحواز به استقلال خود دست یابد و با سلطهای مستقل توسط احوازیها اداره شود.
نوشته ابو ماجد دلفی الاحوازی
مرکز اطلاعرسانی جبهه دمکراتیک مردمی الاحواز
۱۲-۰۹-۲۰۲۰