دیدگاه‌ها

نکاتی چند، در ارتباط با ترور «چهره کلیدی» برنامه‌های اتمی ج.ا

همزمان با هرچه نزدیک‌تر شدن فروپاشی ج.ا، به نظر میرسد که دیگران، زودتر و آماده‌تر از ما دست به کار شده باشند.
فروپاشی نزدیک ج.ا، نه فقط یک آرزو یا یک امید، بلکه حتمیت سرنوشتی است که قوانین عام حیات برای این پدیدهٔ رو به زوال رقم زده است.
آنچه مهم‌تر است، چگونگی این فروپاشی است.
به نظر مییرسد که اسرائیل هدفی متفاوت داشته باشد. اسرائیل در قبول رسمی یا تلویحی مسئولیت خود، پشت سرهم و پی در پی، عملیاتی را علیه ج.ا در خارج و داخل جغرافیای سیاسی موسوم به ایران انجام می‌دهد، و بطور مستقیم یا غیر مستقیم، ابعاد عملیات خود را با آب و تاب به رخ همه میکشد.

اسراییل، ظاهراً دارد عامدانه به انواع حدس و گمانها دامن میزند تا برای نه چندان غیر منتظره بودن آنچه احتمالاً قصد انجامش را دارد، فضا سازی کند.

نتانیاهو، همین دیشب، ساعاتی بعد از عملیات دیروز، ریلکس و آرام در برابر دوربین قرار گرفت و شادان و خندان و مزاح کنان، با لحنی شیطنت آمیز گفت که می‌خواهم لیستی از کارهایی که این هفته انجام داده‌ام را با شما در میان بگذارم. یک لیست جزئی. چون نمیتوانم همه چیز را به شما بگویم!
و اضافه نکرد که البته در هفته های باقی مانده تا ۲۰ ژانویه، شاید اتفاقاتی بیافتند که بتوانم به شما بگویم و اصلاً نتوانم به شما نگویم، چون کاملاً آشکار خواهند بود.
مثلاً پرواز چند هواپیما به سمت ایران جعلی، و مراکز مهم اتمی را تا اندازه‌ایی که مقدور باشد متلاشی کردنشان و با خاطری آسوده از بابت آینده برجام، دست نخورده به مقصد برگشتنشان.

شما فکر میکنید که در آن صورت، ج.ا چه کاری میتواند بکند؟
هیچ، به جز یک شکایت خشک و خالی به سازمان ملل، و مثل گذشته مشت‌های محکمی در نمازهای جمعه مجازی و غیر مجازی و راه پیمایی های دشمن شکن حوالهٔ اسراییل کردن (اگر عقل داشته باشد)؛ و پرتاب موشک و زمینه را برای بمباران کامل مراکز استراتژیک خود، این بار توسط آمریکا، فراهم آوردن (اگر عقل نداشته باشد).

این، همان سناریویی است که جان بولتون، رویش بخوبی کار کرده بود، و رسماً اعلامش هم کرده بود.
همانطور که قبلاً نوشته ام، احتمالاً هدف بولتون، تشویق کردن پنهانی اسراییل بوده باشد به انجام چنین حرکت و حرکاتی، و اطمینان دادن به نتانیاهو در مورد حمایت ترامپ وقتی که این دو، دست در دست هم، او را در برابر عمل انجام شده قرار داده باشند.
اما، مسأله فقط به عقل داشتن و عقل نداشتن ج.ا در پاسخ ندادن یا پاسخ دادن به آن حملات احتمالی، محدود نمی شود.
اگر واقعاً تصمیمی به گسترش دامنه عملیات وجود داشته باشد ـ که هیچ معلوم نیست وجود داشته باشد ـ برادران جاسوس ریش و پشم دار موساد در بالاترین مدارهای سپاه تروریستی پاسداران و بقیه مراکز نظامی و سیاسی حساس رژیم راهش را بلدند:
مثلاً پرتاب یک موشک منفجر شونده و خنثی شونده در هوا به سمت اسراییل توسط یک آتش به اختیار غیور، بد ایده ایی نیست.

و شاید هم چنین زمینه ایی، بدون دخالت و اراده و تمایل اسراییل، بلکه با دخالت دستگاه های اطلاعاتی متعدد متوازی و متنافر و متقاطع خارجی و داخلی مسلط بر نظام سوراخ سوراخ ج.ا فراهم آید، اگر قرار باشد که فراهم آید.
با انگیزه‌های متفاوت و حتی متضاد.

جنگی در نخواهد گرفت. اصلا
نیازی به جنگ نیست.
یک سلسله بزن در رو حساب شده و برنامه ریزی شده و سریع، همراه با خنثی کردن موقت قدرت دفاعی و قدرت تهاجمی ج.ا کفایت میکند.

این هارت و پورت های ج.ا که ما همه جای جهان را زیر پای شما جهنم میکنیم هم مفت نمی‌ارزد.
هیچ فرد و جریان اصطلاحاً «مبارز» یا «مجاهد» یا «انقلابی» ایی در دنیا بخاطر گل روی منفور ملایان از آنها حمایت نمیکند، بلکه به ازای دریافت کمکهای مالی و سیاسی و نظامی است که بعضی جریانها و خرده جریانهای عمدتاً منطقه‌ای سنگ ملایان را به سینه می زنند.
ادامه این کمکها اما، منوط است به اینکه بساط ملایان، دستکم به همین صورت فعلی برقرار بماند.
هرچند که این صورت فعلی، دیگر همان صورت گذشته ها نیست و نمیتواند باشد.

در ماجراهای مکرر ضربات متعدد اسراییل بر نیروهای ج.ا در سوریه، معنای هارت و پورت های ملایان را همگان فهمیده‌اند.

ابوبكر الاحوازي


مرکز اطلاع رسانی جبهه دمکراتیک مردمی الاحواز
Http://WWW.ALAHWAZ.COM
Https://t.me/adpffarsi

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا