ناسیونالیسم تکفیری ایران اشغالگر

هنگامی که سخن از «تکفیر» و «جریانات تکفیری» به میان میآید، تصویر داعش به ذهن بسیاری خطور میکند. لیکن داعش فقط یک نمونه از مرام و مکتب تکفیر است. البته بهتر میبود که در ابتدا، مفهوم واژه تکفیر را بیان کنیم. هنوز هم دیر نشده.
تکفیر در لغت به معنی «کسی را کافر خواندن» است. یعنی: «به کسی، نسبتِ کفر دادن». در اصطلاح، «تکفیر» یعنی کسی را بیگانه بنامیم و این بیگانه خواندنِ آن شخص، مُنجَر به این بشود که دیگر، جان یا مال یا عِرض او را محترم نشماریم. برای مثال، داعش میگوید هر مسلمانی که با من همراهی نکند، کافر است و لذا حق دارم به جان و مال و ناموس او دستدرازی کنم. اما مرام تکفیر، منحصر در همین یک قلم نیست. بلکه باور دارم، بخش قابل توجهی از جریانات ناسیونالیست ایران اشغالگر (ملیگرا) هم در دایره «تکفیریها» قرار دارد. به چند مثال توجه بفرمایید:
متاسفانه جمعی از کسانی که خود را پیرو کوروش هخامنشی دانسته؛ مدعی گفتار نیک هستند، در پیامهای خصوصی و عمومی به مخالفین خود، اهانتهای ناموسی روا داشته و میدارند. یعنی چون با عقائد و باورهای آنها، موافق نیستید، خود را مُجاز میدانند که مادر یا خواهر یا همسر شما را مورد فحاشی قرار بدهند. به عبارتی اگر با کسی مشکل داشته باشند، از ناموس او انتقام میگیرند. و این عیناً همان رفتار داعش است. بلکه بدتر و شدیدتر.
یکی از صاحبنظران(نام. محفوظ)، مدتی پیش، سفری به شهرستان ایذج (در احواز اشغالی) داشتند. در محفلی، نسبت به کوروش هخامنشی، انتقاداتی مطرح کردند، که متأسفانه به مذاق برخی خوش نیامد و همین سبب شد که خودروی ایشان مورد حمله قرار گرفته، ایشان را با سنگ و آجر مورد عنایت قرار بدهند.
حقیر، به دعوت سازمان آموزش و پرورش، برای تدریس تاریخ در دوره ضمن خدمت فرهنگیان به یکی از شهرهای غربی رفتم. که در آن شهر، جریان باستانگرایی و ناسیونالیزم فارسی رواج داشته و دارد. همه تلاش وی این بود که با رعایت احترام، منظور خود را به جمع برساند. در پایان، دقایقی را برای پاسخ به سؤالات اختصاص داد و بنا شد حاضرین، پرسشهای خود را روی کاغذ نوشته تا وی، پاسخ بدهد. فارغ از پیامهای محبت آمیز جمعی از عزیزان، اما جالب بود که بخشی از نوشتهها، حاوی اهانتهای رکیک، تمسخر، تهدید به قتل و… بود. برخی از پرسشها نیز کاملاً بیربط بود که نشان میداد پرسشگر، در آن دو ساعت، اصلا به بحث هیچ توجهی نداشته. مثلاً یکی از پیامها که روی کاغذ به وی تحویل شد، از این قرار بود که شخصی پس از کلمات اهانت آمیز، پرسیده بود: «باستانشناسی اسلامی دیگر چیست که شما از آن سخن میگویید؟ در حالیکه سخنران در آن دو ساعت اصلاً حرفی از باستان شناسی اسلامی نزده و اصلا چنین عبارتی، معنی ندارد.
این چنین فردی، بدون اینکه بداند قضیه چیست و بدون اینکه توجهی به سخن سخنران کند، منتظر فرصتی بود که اهانت کند و زخم زبان بزند. دقیقاً رفتارهای تکفیریگونه. که شخص حاضر نیست کمترین توجهی به سخن مخالفین یا منتقدین کند. درست مانند بیدادگاههای ایران اشغالگر و ملایان آن که حاضر به استماع دفاعیات و سخنان متهم نیستند. بلکه همه هم و غم خود مصروف آن میدارند که با فحش و تهدید، به جان و مال و ناموس دیگران تعرّض کنند.
ناسیونالیست تکفیری: هر کس از پادشاهان ایران باستان، انتقاد کند، ایرانی نیست!
این گونه سخن گفتن، برخاسته از همان مرام تکفیر است. مانند اینکه کسی بگوید: «هرکس از چرچیل (نخست وزیر انگلیس در دوران جنگ جهانی دوم) انتقاد کند، انسان نیست!» روشن است که مقصود از این گونه تکفیر، بستن دهانهاست. یعنی به منتقدین برچسب میزنند تا ایشان را مجبور به سکوت کنند. داعش، شخص را ترور میکند و ناسیونالیستهای تکفیری اشغالگر ایران، شخصیت را.
به هر روی، ما میبینیم که حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه، بارها شاهان ایران باستان را به نقد کشیده، با این معنی، آیا جایز است که بگوییم: «فردوسی، ایرانی نیست. چون از پادشاهان ایران باستان انتقاد کرده است»؟
فواد فرج پور
مرکز اطلاع رسانی جبهه دمکراتیک مردمی الاحواز
Http://WWW.ALAHWAZ.COM
Https://t.me/adpffarsi