دیدگاه‌ها

قرارداد ٢۵ ساله با چین؛ باید عزای عمومی اعلام شود

شنبه ٧ فروردین ١٤٠٠ معاهده ترکمانچای گونه‌ای که مفاد آن سرّی اعلام شده و مردم از جزئیات آن بی خبرند بین ایران اشغالگر و چین امضا شد. سال گذشته خبرگزاری ایسنا گزارش داده بود که اژدهای چین وارد “مجموعه کاخ گلستان” می شود. اهمیت این امر از آنجاست که قرارداد ترکمانچای (١٢٠٦) شانزده سال بعد از عهدنامه ننگین گلستان (سال ١١٩٢) امضا شد. و اینگونه است که تاریخ تلخ و سیاه قراردادهای استعماری قاجار در حال تکرار است، اما اینبار برای احواز اشغالی.
باید امروز روز عزای عمومی باشد. زیرا این قرارداد که جنبه های پنهان فراوانی دارد از منظر استراتژیک و راهبردی یا بعبارتی “سند بالادستی” در یک فرایند یکطرفه و درازمدت جغرافیای سیاسی ایران را به یک “نیمه مستعمره” چین تبدیل خواهد کرد. در طی دو دهه گذشته چین امتیازات فراوانی به کشورهای مختلف داده بود تا در پروژه “جاده راه ابریشم” شرکت کنند. اما دولت اشغالگر ایران تنها دولتی است که بر عکس کشورهای شرکت کننده با تمکین مطلق و پذیرش نوعی کاپیتولاسیون (سرسپردگی حقوقی و قضایی) و برای فرار از فشار حداکثری آمریکا در مقابل چین تسلیم شد تا چتر حمایتی چین را در شورای امنیت سازمان ملل در مقابل “جنگ با آمریکا و به اصطلاح استکبار” تضمین کند. این یعنی از ترس و توهم “مار غاشیه” به دامان اژدهای واقعی فرو رفتن! می توان از عضو شدن در سازمان همکاریهای شانگهای و اجرای طرح اینترنت ملی و کنترل فضای مجازی توسط تکنولوژی چینی بعنوان انگیزه های دیگر جمهوری ضداسلامی نام برد. ایران اشغالگر بدون پرداختن به جزئیات و انتشار مفاد قرارداد اعلام کرده که این قرارداد در کلیت خویش جنبه های مختلفی را در بر میگیرد از جمله سرمایه‌گذاری های دراز مدت و استراتژیک در صنعت نفت، شرکت ملی صادرات گاز، شرکت ملی صنایع پتروشیمی، کشاورزی, جهانگردی, فناوری, ارتباطات, بهداشت, تجارت و زیرساخت‌ها و همکاری نظامی، امنیتی، فرهنگی و قضایی.

این دو جنبه آخری (فرهنگی و قضایی) اهمیت ویژه‌ای دارند. باید پرسید “ام القرای جهان اسلام” چه وجه مشترک فرهنگی با کشوری دارد که حداقل یک میلیون مسلمان خود را در اردوگاههای اجباری مغزشویی, اسلام زدایی و بیگاری زندانی کرده است؟ در مورد جنبه قضایی آن باید پرسید سیستم قضایی ایران اشغالگر که بر اساس شرع اسلام شیعه استوار است چه قرابت و همگونی با سیستم قضایی بنا شده بر مبنای آموزه های حزب کمونیست کافر چین دارد؟!! الا مستثنی شدن پاسخگویی حقوقی و قضایی شهروندان چینی شاغل در جغرافیای ایران بر اساس اصل کاپیتولاسیون؟ وانگهی بر طبق اصل ۷۷ قانون اساسی قبل از امضا و پذیرش, مفاد عهدنامه‌ها و قراردادها و موافقت‌نامه‌های بین‌المللی باید به تصویب مجلس شورای ضداسلامی برسد. اما شوربختانه شاهد سکوت معنادار مجلسیان حلقه به گوش هستیم.
این قرارداد که بانی آن لاریجانی رئیس سابق مجلس به نیابت از رهبر دیکتاتور ایران اشغالگر است آنقدر سرّی و مخفی بود که اگر احمدی نژاد رئیس جمهور سابق آن را افشاء نمی کرد, هیچگونه حدس و حدیثی در مورد آن صورت نمی گرفت. در طی دهه گذشته چین زیست محیط دریایی خلیج عربی و سواحل مکران را با حضور کشتی های ترال خود نابود کرد. بر اساس این قرارداد آنها نه تنها برخی از جزایر خلیج عربی را با ایجاد پایگاههای نظامی عملا اشغال بلکه به سواحل مکُرّان در بندرجمبرون و جنوب بلوچستان اشغالی نیز قدم خواهند گذاشت تا پروژه های مختلفی را در زمینه نفت, گاز, پتروشیمی, شهرسازی و زیرساخت های متعدد در دست بگیرند که در عمل باعث تغییر کامل بافت ژئوپلیتکی و ژئواکونومیک منطقه خواهد شد. سرمایه گذاری بین ٢٨٠ تا ٤٠٠ میلیارد دلاری چین با بهره بالا، مجموعه ایران جعلی را برای همیشه با لگام پذیری مطلق تحت استیلا و انقیاد چین خواهد کرد. چین, بخصوص در رابطه با کشورهای فقیر و ضعیف آفریقایی و آسیائی مثل پاکستان, بنگلادش, برمه (میانمار) و سریلانکا تجربه فراوانی در دیپلماسی اقتصادی سیاسی “قرض-تله” (وام ـ تله) و انعقاد قراردادهای نابرابر بین دو کشور نابرابر دارد. بسیاری از این کشورها به دلیل ناتوانی در بازپرداخت بدهی های سنگین ناچار شده اند بنادر مهم خود را کاملا و با حفظ کاپیتولاسیون بمدت ٩٩ سال در اختیار چین قرار بدهند. اژدهای چین گربه ای نیست که محض رضای خدا موش بگیرد. چین معمولا بین ٦ تا ١١ درصد سود طلب می کند. با توجه به حداقل ٢٨٠ میلیارد دلار سرمایه گذاری چین و سقوط ممتد ارزش ریال ایران, در طی ٢۵ سال آینده ایران جعلی به سرزمینی ورشکسته و فروپاشیده تبدیل خواهد شد. زیرا هرگونه اصلاح در ضمائم این قرارداد باید با رضایت متقابل طرفین انجام شود. بهمین دلیل در فردای احواز و بلوچستان آزاد، ما بار دیگر تحت استیلا و گروگان چین خواهیم بود.

از احوازی‌ها و بلوچهای غیور شریف تقاضا میشود با مخاطرات دراز مدت, ماندگار و پر اهمیت این قرارداد احساسی و شعارگونه برخورد نکنند. زیرا همانگونه که ایرانیان اشغالگر در طی دو قرن گذشته نتوانستند جز نوحه سرایی ذره ای کار در مورد ضرر و زیان های دوام دار قراردادهای گلستان و ترکمانچای انجام بدهند, اکنون نیز با تکرار تاریخ بقول حکیم سعدی دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست؛ وگرنه سیل چو بگرفت سد نشاید بست. به احتمال زیاد در طی ٢۵ سال آینده چین ابرقدرت اقتصادی, نظامی و حتی سیاسی جهان خواهد شد. در آن صورت فسخ یکجانبه معاهده و لغو قرارداد های تجاری منبعث از آن بیشتر شبیه خودزنی از نوع عاشورایی خواهد بود و بس! دریغا تنها کاری که در این روز تلخ تاریخی از ما بر می آید, روشنگری, اعتراض, سازماندهی و شوربختانه تسلیت گویی و سوگواری و عزاست؛ و حقا باید عزا گرفت.


سامي الاحوازي

مرکز اطلاع رسانی جبهه دمکراتیک مردمی الاحواز
Http://WWW.ALAHWAZ.COM
Https://t.me/adpffarsi

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا