الاحواز از بدو اشغالگری ایران تا به امروز!
احواز، سرزمینی عربی و اشغال شده واقع در سمت شرقیِ خلیج عربی و ما بين ایران و عراق و از شمال هم مرز ما کوردستان اشغالی میباشد. که نزدیک به صد سال تحت اشغال نظامی و تاراج اقتصادی فرهنگی ایران است. “حوز” از کلمات رایج بسیار قدیمی است که هنوز هم در میان احوازیها بکار میرود. این کلمه در اصطلاح به تملک بر چیزی اطلاق می شود. مثلا میگویند: هذا حوز فلان، یعنی: این مال فلان است: به اصطلاح در اختیار و تصرف او است. این کلمه توسط اشغالگران فارس سانسور شد و به (اهواز) تبدیل گشت. اما قرنهاست که همسایگان عرب آنرا به نام اصلی آن یعنی”احواز” میشناسند. بدین سبب است که ابن جریر طبری به ملتهای عرب میگوید: “به عموزاده های خود مراجعه کنید، در احواز، آنجا خانه شماست. “
عربهای احوازی به شجاعت شناخته شدهاند و هنوز هم نیروهای تا بن دندان مسلح امنیتی ایران اشغالگر از آنها میترسند. در کتب تاریخی این مسئله بطور قطعی ذکر شده است که مقابله و دلاوری عربها در برابر فارسهای اشغالگر در بسیاری از نقاط موجب شکست و یأس فارسها شده تا جائیکه متوسل به انعقاد قرارداد صلح با احوازیها میشدند. کنترل احواز برای فارسها جز با کمک انگلستان میسر نشد. در 1925م احواز به اشغال نظامی ایران درآمد.
در پی اشغال احواز توسط ایران در پنجاه سال اول، تلاش ها و مبارزات انقلابی توسط ملت عرب الاحواز انجام شد که در نتیجه حمایت غرب از شاه ایران و اتحاد آنها با وی، آن انقلابها ناموفق بودند.
انقلاب 1979 چیزی برای ملت عرب احواز نداشت. مطلقاً هیچ چیز. خمینی عوام فریب، با بیشرمی بی مثال، تمامی خواستههای مشروع ملل غیرفارس را زیرپا نهاد. خمینی و فرقه تبهکار او استعمار، تاراج و نژادپرستی فارسی در سرزمین های عربی احواز را بنام دفاع از انقلاب و حکومت الله، تقدس دادند. بعبارتی ایران اشغالگر چیزی جز فارس و فقط فارس چیزی را قبول ندارد. کنترل دولت مرکزی در تهران بار سنگینی بر احوازیها را تحمیل کرد و ملت آن در معرض بی عدالتی و تروریسم سازمان یافته توسط مقامات اشغالگر و تروریستهای آن قرار گرفتند و همچنین به توسعه آنچه که جمهوری اسلامی ایران نامیده میشود، منجر شد. ایران اشغالگر همچنان به نقض قوانین بین المللی و منشورهای حقوق بشر و نقض فاحش حقوق ملل منجمله ملت عرب الاحواز ادامه میدهد. کشتار محمره در چهارشنبه سیاه پیش درآمد سالهای فاجعه بار بعد از آن بود. از جمله سرکوب، دستگیری، بیکاریهای تحمیلی برنامهریزی شده، تعقیب و گریز و ترور در زندانها و در داخل و خارج از سرزمین به غارت رفتهٔ احواز در حق آزادیخواهان آن.
اشغال احواز نفت خیز در زمان سلطنت رضا شاه منفور اتفاق افتاد. او بود که طرح تغییر جمعیتی برای تمامی ملل غیرفارس را پیشنهاد داد، آنها را منحل کرده و مجبور به پوشیدن لباسهای فارسی کرد. کشف حجاب زنان را صورت داد. او کسی بود که قبایل عرب را تا عمق سرزمینهای اصلی فارس کوچ داد. پس از او پسرش آخرین شاه پهلوی برنامههای نژادپرستانهٔ پدرش را ادامه داد.
سپس جمهوری ضداسلامی پروژه شاه را به شیوهای وحشیانه تر و خشن تر به پیش برد، تا آنجا که دولت خاتمی طرح آوارگی ملت عرب الاحواز و جایگزینی آنها با ایرانیهای فارس را با ایجاد قدم به قدم طرح شرایط دشوار اقتصادی، مصادره اموال و زمینهای کشاورزی، توزیع گسترده انواع موادمخدر و روانگردانها، ایجاد بیکاری اجباری، ایجاد روحیه ناامیدی و محرومیت کامل و مداوم از همه چیز در هنگامی که شهروند عرب الاحوازی به دنبال امرار معاش خود است، را پیشنهاد کرد. این برنامه بنحوی باید پیش برود تا عرب احوازی مجبور شود نام مستعار خود را تغییر دهد یا یک صفت فارسی به نام خانوادگی خود اضافه کند. باید برای عرب احوازی شرایط غیرانسانی بوجود آورد که مجبور به ترک سرزمین خود گردد.
نژادپرستی فارسی نسبت به شهروند الاحوازی در یک برنامه سازمان یافته پیش میرود. این طرح توسط تمام اشغالگران فارس در همه زمینه های زندگی روزمره با همه روشها و ابزار موجود انجام می شود. شهروند الاحوازی به سختی میتواند فرصت های شغلی مناسب را بدست آورد. او را از ابتدایی ترین حقوق مدنی، شرعی و شخصی خود محروم میکنند و حتی از نامگذاری فرزندانش و صحبت به زبان مادریاش در تمام مدارس و پوشیدن لباس عربی غدغن میکنند..
فواد فرج پور
مرکز اطلاع رسانی جبهه دمکراتیک مردمی الاحواز
Http://WWW.ALAHWAZ.COM