روشن تــر شـــود۰
در الاحـوازالعربی عربستان شمالی مردم صلـح طلب عـرب به زندگی خويش مشغول بودند که حکام پارس به سرکردگی ميرپنچ بر آن خطه و اموال ملی عـرب چشم طمع انداختند۰ الاحواز را بر خلاف خواست مردم عرب جزئی از پرشيا اعلام کردند۰ بعد از کودتای ۱۲۹۹ هجری شمسی و روی کار آوردن سريـع رضا ميرپنج بعنوان وزير جنگ و نخست وزير ( تنها نخست وزير بيســواد در تاريخ معاصــر جهـان ) استعمارگران انگليسی که نگران منافع نفتی خود در عربستان بودند به وي دستور دادند تا برای حفظ منافع آنان در عربستان الاحواز با شخص شيخ خزعـل ديدار کرده و قـراردادهای لازم را امضا کنـد۰ وی در پاييز سال ۱۳۰۳ هجری شمسی به محمـره رفت و بعنوان مهمان شيخ در قصر فيـليـه اقامت کرد۰
با پايان يافتـن جنگ جهانی اول امپراطـوری عثمانی از هـم فروپاشيــد۰ مبارزه ملی و استقـــلال طلبانـــه کوردستـــان که قبل از جنگ جهانی اول بر عليه ترکهای عثمانی و قاجاريان به اوج خـود رسيده بود در سطـح بيـن المللـی مطرح شـد۰ شيـــخ محمــــود برزنجــــی رهبــــر منتخــــب مـــردم کـــورد قــــدرت سياســـی کوردستـــان را در سـال ۱۹۱۸ ميــلادی رسما بدست گرفـت و پروسه تشکيـل حکومت مستقـــل کوردستـــان را در شهـــر سليمانيـه آغـــاز کـرد۰
طبق قـــراردادی که به تاريــخ دهم اوت ۱۹۲۰ ميــلادی ( ۱۹ مرداد ۱۲۹۹ هـ. ش.) درجلسه ای بين المللـــی در شهــر سـِور امضـــا شـد تشکيـــل کشـــور مستقـــل کوردستـــان با موافقـت و امضـــای نماينـدگانِ کشورهای ایتالیا، بلژیک، یونان، لهستان، پرتغـال، رومانی، حجاز و صربستان کرواسی، سلوِونیا، انگلستان، فرانسه، ژاپن، روسيـه، ارمنستان و ترکيـه به تصويـب رسيــد. لازم به ذکـر اسـت که معاهـــده سِـور و به رسميـــت شناختـــن استقـــلال کوردستـــان در سطح بيـن المللـــی در دوران سلطنت احمد شاه قاجار و تقريبا هفت ماه قبل از کودتای رضا ميرپنج ( سوم اسفندماه ۱۲۹۹) به وقـوع پيوسـت۰ مردم کوردستـــان قبل از کودتای رضا ميرپنج بارها به جنگ با قاجاريان و عثمانيها برخاسته و از استقـــلال خويش دفاع می کردند و بعد از جنگ جهانــی اول توانستنـــد به رهبــری رادمردانی چون آقا اسماعیـــل شـــکاک معـــروف به سمکـــو و شيخ محمـــود برزنجـــی با اتحادی تاريخـــی به يکپارچکـــی دســت يابنــد۰ شيخ محمــــود برزنجــــی که به نيروهـای انگليـس اعتمـادی نداشـت از لنيـــن و بلشويکهـا خواستارکمـک و پشتيبانــی شـــد که متاسفانه تقاضای وی بی نتيجـه مانـد۰ پـس از شکست سلطان محمـد ششم آخرين پادشاه عثمانـی و فروپاشی امپراطـوری عثمانـی نيروهـای انگلـيس با مبـارزان کـــورد در افتادند۰
اشغـــال کوردستـــان شرقـــی
با سرنگونـی تـزار روس و شکسـت امپراتـوری عثمانی استعمار پيـر انگليس به نقشه های استعمــاری خـود در منطقه بدون رقيـب ادامه داد۰ از طرفی با پيمان شکنــیِ ويژه خـود، معاهــده سـِور (۱۹۲۰) را در مورد استقــــلالِ کوردستـانِ متحــد و يکپارچـه با کمال وقاحــت زير پا گذاشـت و از طرفـی ديگــربه مهـره سرسپـرده خـود رضا ميرپنـج کودتاچــی ( سـردار سپهِ احمــد شاهِ قاجـار ) دستـور داد تا بخـش شرقــی کوردستــان را بی درنـگ اشغــال کنــد۰ بلشويکهـای روس که تازه بقــدرت رسيــده بودنــد با اجــرای معاهــده ســِور درمــورد استقــلال کوردستــان موضــع شفافـی نداشتنـد۰
در سال ۱۹۲۲ ميــلادی نشانـی از حاکميـــت سياسـی احمدشاه قاجـار در کوردستـــان باقــی نمانده بــود۰ سرزميــن کوردستـان در دســـت صاحبــان تاريخـی يعنـی ملــت متمـدن کـــورد بـود. رضا ميرپنج ( وزير جنـگ وقـت تهران ) در راس فاشيستهای بی تمـدن تهــران برای اشغــال کوردستـــان با عجــز و ناتوانی دســـت به دامان اربابان انگليسـی خود و قـزاق هــا شـد۰
قشـون اشغالگـر پـارس به فرماندهی امان الله جهانبانی ( قصاب کوردستــان و بلوچستـــان ) پس از تجديد قـوا و پشتيبانی انگليسـی ها از تبريـز به طـرف کوردستــان وحشيانــه يـورش بردنــد۰ قلعـه چهريـــق در سلمـــاس که مرکـز قـدرت اسماعيل سمکـــو بود مورد هجـوم وحشيانـه اشغالگران پارس واقع شـد و در سال۱۳۰۱ هجری شمسی به تصـرف آنان درآمـد۰
فرمانده ڈمنشِ اشغالگران امان الله جهانبانی ( پسـر يکی از نوه های فتحعلی شاه قاجـار) با حمايت رضا ميرپنج و نيروهـای استعمـاری انگلـيس خود را « والی » کوردستــان ناميــد۰ اگرچه اشغــال وحشيانــه کوردستـــان که به شهــــادت و زخمی شـدن بيشمـاران کـورد انجاميــد و به قـدرت مردمـــی آقا اسماعيـل سمکــــو در بخـش شرقی کوردستــــان خاتمـه داد امـــا وی و مردم کـــورد به دفاع از وطـــن خويـــش و مبارزه بر حـــق خـــود ادامـــه دادند۰
مقاومـت نيروهـای کـورد به رهبـری سمکــــوی بيبــاک در برابـر اشغالگـران پارس هشـت سال بعد از سقوط قلعـه چهريق ادامه داشت تا اينکه رضا ميرپنج با مشــورت انگليسی ها در سـال ۱۹۳۰ ميــلادی رسما از سمکـو دعـوت کـرد تا با دولـت تهـران مذاکـره کنــد۰ سمکوی مبارز برای مذاکره با فرستادگان رضا سوادکوهــی شجاعانـه اعـلام آمادگی کرد و در نتيجه به دام مذاکـرات حکومـت فاشيستـی تهران افتـاد۰ مذاکراتی که چيــزی جز خدعـه و نيرنـگ بر عليه ملت کـورد و کوردستان نبــود۰ سمکــــوی بيبــاک در جريان مذاکـره با فرستادگانِ رضــا سـوادکوهـی به کميـن نيروهــای اشغالگـــر پارس افتــاد و روز سـی ام تيــرماه ۱۳۰۹ ( بيستـم ماه مـه ۱۹۳۰ ) قهـرمانانـــه به شهــادت رسيـد۰ بدين گـونـه کوردستـان شرقـی نيـز هماننــد الاحواز عربی به زيــر
چکمه هــای خونيـــنِ قشـونِ انسانِ ستيـز” پرشيــا ” در آمـد۰
آزربايجان جنوبـی
آزربايجان جنوبـی ، ملـت تورک ، زبان اصيل و هويت ملـی تورك نيز از قربانيان پروژه تاسيس کشـور« ايران » هستنـــد٠ استعمار پيرانگليس با علم کردن رضا ميرپنح ومسلط کردن فاشيسم پارس زمينه را برای اشغال و غارت سرزمين آذربايجان جنوبی فراهـم کـرد٠ پ
س از شکست قيام شيخ محمد خيابانی در تابستان ۱۲۹۹هجـری شمسـی فاشيسم جنايت پيشه پارس که از حمايت روسيه و انگليس برخوردار بود جنون و توحش خاص خـود را در آزربايجان نيز به نمايش گذاشت٠ قابل ذکـر است که استقلال آذربايجان قبل از کودتای رضا ســواد کوهـی اعلام شده بود٠
به محض روی کار آمـدن ناسيوناليستهای افراطی پارس سياست تورک زدايی درآزربايجان آغاز شد٠ با کمک نيروهای انگليس و روسها بر آزربايجانِ طلاخيز چنگ انداختـــه آنرا تکه تکه کردند تا راحت تر غصبش کنند٠ حکام فاشيسـت پارس چنان کينه توزانه با ملت تورک برخورد کردند که در مراحل اوليه تاسيس کشور قـلابی « ايران » حتی نام تاريخی آزربايجـان را جاهلانه حذف کردند٠
در زمان رضا ميرپنج ولايات تحت سلطه فاشيسـم پارس شماره گذاری شدند و سرزمين آزربايجان را به دو بخش تقسيـم کرده « استان سوم » و « استان چهارم » ناميـدند٠ بتدريج مناطقی وسيع وبرخی از شهرهای تورک نشين را عجولانه از بدنه آزربايجان جدا کردند تا طرح فاشيستـی و تمدن ستيزانه آسيميلاسيـون را زودتر به اجرا درآورده و ترکيب جمعيتی آزربايجان را به نفع پارس عوض کنند٠ آموزش به زبان اصيل و غنی تورکی ممنوع اعلام شد و با قلـدری زبان پارسـی را در آزربايجـان هم زبان رسمـی ميليونها تورك اعـلام کردنـد٠
سرزمين طلا خیز آذربايجان جنوبی همانند بلوچستان غربی، کوردستان شرقی، ترکمنستان جنوبی و الاحواز عربی دراشغال فاشيسم تمدن ستيز پارس و ملـت آزاديخواه ترک همچون دهها ميليـون انسان دربـند قرباني توحش و تماميت خواهی فاشيستهاي انسان ستيز است٠ سرمايه های ملی آذربايجان از منابع طبيعی و معادن فلزی و غير فلزی گرفته تا گياهان دارويی آن ديار در چنـگال فاشيستهای تماميت خواه فارس غصب شده انـد٠
لازم به ذکر است که بخش وسيعی از سرزمين غنی آذربايجان برنوار تيتانيومی واقع شده است که سرشار از رسوبات و کانسارهای مس، نقره و طلا با درجه خلوص بالا ست٠ اين نوار از جنوب شرقی اروپا ( مجارستان، رومانی، بلغارستان، یونان ) شروع شده از ترکیه، آذربايجان، پارس و کرمان، بلوچستان و پشتونستــان رد شده از طریق منطقه هیمالیا تـا میانمار، مالزی، اندونزی و گینه نوادامه دارد٠
براساس آمار حکومـت ايــران آزربايجان جنوبی ( زنجان، اردبيل، اراک ، آذربايجان شرقـی، بخش شمالی آذربايجان غربی و بخشهايی از استان همـدان ) حدود ۴۷۸ معدن فلزی و غير فلزی شناخته شده دارد که از اين ميان ۹۷ معـــدن غارت شده و متـروکه هستنـد٠ بيست ۲۰ کانسار طـلا و ۴ معـــدن فعال طـلا در آذربايجـان جنوبی قابل ذکر هستنـد که بوسيله فاشيستهای بی تمدن پارس در حال غارت شدن هستنــد٠
اشغالگران پارس معـادن فعـال طلای آزربايجـان را از آن خود کرده شبانه روز غارت می کنند و در عين حال از گسترش فقر در آذربايجان جنوبی بطرز بيمارگونه ای راضـی هستنـد٠ طبيعـت زيبای آذربايجان را تخريـب می کننـد تا جيبهـای گشـاد و شماره حسابهای پرنشدنی خود را پرتــــر کننــد٠
فاشيستهـای بی لگام پارس منابـع طبيعـی و معـادن آذربايجـان زرخيـز را آشکاراغارت می کننـد۰ تاريـخ پربار تورکهـا را ناديده گرفتـه شـده يا بوسيله « تاربخ نگاران عقـده ای پارس » تحريف می کننــد٠ درنود سال گذشتـه بـرای از بيـن بـردن زبان تورکـی ميلياردهـا دلار خـرج کرده انـد تا مـردم قهـرمان تورک را آسيميلـه کـرده و در نهايت آزربايجان را بخشی از فارسستــــان کنند٠
اما ملت مبارز تورک و نوادگان بابـــک، ستارخان، باقرخان و شيخ محمد خيابانی به تاريخ آزربايجان، زبان اصيل تورکـی و هويت ملی خود افتخار کرده بر منافع ملی خود واقف هستنـد و با عزمی راسـخ بـرای آزربايجانی آزاد و مستقـل مبارزه می کننـد٠
اِشغال بلوچستــــان
تاريــخ واقعــی سرزميــن پهنـاوربلوچستــــان از جنايـات ضدبشـری بيگانگان، هجــوم ددمنشانـه و غارتـگری اشغالگــران گوناگـون حکايتهــای دردناک دارد٠ از لشکــريان وحشی و غارتگر هخامنشيان گرفته تا اسکنـدرمقدونـی، ازپادشاهان خون آشــام ساسانی گرفته تا زنديان، غزنويان و سلجوقيان، از شاهان سفاک صفوی گرفته تا مغـولان، از دزدان دريايی پرتغالـي گرفته تا نيروهای استعمارگر انگليس از قاجاريان انسان ستيز گرفته تا پنجابيهای ڈصفت ونيوفاشيسـم تماميت خـواه پارس در بلــــــوچ گلزميـن جنايتهــا آفريده انـد٠
جنايتهايی ضدبشری که صرفا برای غارت هرچه بيشتـر اموال مردم بلوچ و چپاول سرمايه های ملی بلــــــوچ گلزميــن و حفـظ منافع غارتگرانه خود مرتکـب شــده انـد٠ جناياتی هولناک که به قيمـت جان بيشماران بلــــــوچ و ويرانی بلــــــوچ گلزميـن تمام شــده است٠ جناياتـی فاجعـه آور که حتـی تاريخ بشــريت را شرمگيــن ساخته اسـت اما برخی از اشغالگـران وحشـی بخصوص فاشيسـتهـای تمـدن ستيــز پارس از قتل عام مردم بيدفاع و ارتـکاب به چنان جنايات هولناکــی ديوانه وار افتخـار می کننــد٠ تاريخ سياه نود سال اخير بلوچستــــان غربی وتاريخ خونيــن هفتاد سال گذشته بلوچستــان شرقی نشان می دهــد که خونخوارترين و تمدن ستيز ترين اشغالگـران نيـو فاشيستهـای تماميــت خواه پارس و پنجابيهای ڈمنش بوده انـد٠
کتاب «عمليـات قشـون در بلوچستــان ـ ۱۳۰۷هجـری شمسی » نوشته قصـاب کوردستان و قاتـل بلوچستـــان امان الله جهانبانی از سبعيت فاشيستهـای اشغالگـر پارس در بلوچستــــان غربــی سنـدی ننگيـن وخونيـن به تاريخ بشريت تحويل داده اســت٠ وی با نگارش خاطراتش جنـون انسان کشـی خـود وخونخواری لشکـرش را بدون پرده پوشـی وبطـرز بيمارگونه ای به تحريردرآورده است٠ از کشتار بيرحمانه مردم بلــوچ و اشغــال وحشيانه بلوچستــــان جاهلانه به خـود می بالـد٠ با کمال وقاحت به تمسخـر و تحقير ملت استـوار بلـــــوچ می پردازد٠
«عمليات قشـون در بلوچستــــان » بعنـوان سنـدی تکاندهنــده تا ابــد مايه شرمساری مـردم پارس اسـت٠ جناياتـی که فاشيستهــای بی تمــدن پارس در طول تاريخ برعليه مردم بلــــــوچ مرتکــب شـده اند باعــث بی اعتمــادی کامــل نسبــت به ايـن همسايگان زياده طلب، متجـاوز و اشغالگـرشده اسـت٠
دشمنی جاهلانه و کينه توزی عميق همسايگان تماميت خواه و بدور از تمــدن نسبت به بلـــوچ و بلوچستــان به بربريت مطلـق صفويان ، توحش نامحدود قاجاريان و انسان کشی جنون آميز امان الله جهانبانـی محدود نمی شود٠ انوشيـروان ساسانی ظالم (۵۷۹ ــ ۵۳۱ ميلادی ) برای گرفتن انتقام شکست مفتضحانه جـــد خون آشامـــش اردشير ساسانی در مقابل لشکـــر کـــوش و بلـــوچ، تقريبا يکهــزار و پانصد (۱۵۰۰ ) سال پيش مردم بلــوچ را چنان قتـل عام کـرد که بقـول ابوالقاسـم فردوسـی:
صـدها تـن از سرمچــاران بلــــــوچ بخـون غلتيــده قهرمانانه شهيـد شدنـد٠ لشکـر پر افتخار بلوچستــــان به رهبــری ميربهرام خان موفق شـد تا آخريـن نفرات قشـون قاجار را در سال ۱۲۹۱ هجری شمسـی ( ۱۹۱۲ ميلادی) از خاک بلوچستان غربی بيرون برانــد٠
زمانيکه رضا سـواد کوهـی اصطبل داری می کـرد بلوچستــــان غربی از چنگ قشون قاجار آزاد شده بود۰ در هيچ جای بلوچستــــان نشانی از حکمرانی گجر و پارسيان نبود٠ بلــــــوچ گلزميــن و مرکز سياسـی بلوچستــــان غربی يعنی شهر تاريخی پهــره در دست ملـت بلــوچ بود٠ البته حکومت قاجـار در آخرين هجوم خود لشکــری از کرمان به فرماندهی ميرزا حسن خان معروف به سردارنصرت روانه بلوچستــــان کرد٠ قشون اشغالگـر نصرت با شکست فاحشـی در بلوچستــــان روبرو شده تار و مار گرديد٠ شخـص نصرت نيـز در همان جنگ به هلاکــت رسيـد٠ حکومـت سفاک قاجار پـس ازآن شکست مفتضحانــه برای هميشه از اشغـال بلوچستان قطـع اميـد کـرد۰
ژوئن ۲۰۱۸