الاحوازبیانه هاجبههحقوق بشرگزارش ها

پادشاهی ميسان (4) پادشاهی عربی سرزمین ميسان…

پادشاهی ميسان (4) پادشاهی عربی سرزمین ميسان…

دوران ابتدایی این سرزمین بصورتی سپری شدند که هیچ آینده و نشانه خوبی برای آن قابل تصور نبود، چرا که سلوکیان بدلیل هجومهای پی در پی خارجی علیه آن. هیچ گونه اهمیتی قائل نبودند، علت دیگر نیز آن بود که بعد از هر هجوم ویرانگر، آبادانی و مرمت کلی آن سرزمین بیش از چندبار صورت می‌گرفت. ظهور شخصی با نام هیسباوسین ساکدوناکس باعث نجات و حفظ این امپراطوری شد. او اولین امپراطور ميسان بود که توانست حق استقلال کشور خود را از سلوکیان گرفته سپس تمام شهرهای تابع خود را بازسازی نموده و پایتخت خود را بمناسبت نام قدیم آن، خاراکس سباسینو نامید.
وی بهمراه همسر خود ثلاسیا اولین پادشاه و ملکه سرزمین ميسان شدند. قدرت این امپراطوری بر مبنای تجارت و نیروی دریایی و ناوگانی بود که بر تمامی خلیج عربی سیطره داشت و پایتخت خود را بدینوسیله تحت کنترل کامل گرفته بود. بعبارتی خطوط دریایی دنیای باستان تحت سیطرهٔ وی بود.
بر اساس پژوهش های بلینی، هیسباوسین ملقب به پادشاه بود، او یک نماینده از سوی حاکم سلوکی نبوده است. وی در هنگام سلطنت 30 الی 40 سال داشت.
دیگور تاکید می‌کند که هیسباوسین عرب بود. و از همینجاست که نظر وی با پژوهش بلینی که تاکید میکند هیسباوسین پادشاه عرب بود، همسوئی و مطابقت دارد(واثق اسماعیل الصالحی، مطالعات تحلیلی از مجسمه برنزی هرکول، مجله summer، جلد 43، بغداد، وزارت آتار باستانی و میراث فرهنگی، ص7).
طبق گفته های مورخ آلمانی آلتهایم، غیر ممکن است که این فرمانروا را به ایرانی بودن نسبت دهیم، چرا که او عرب استو محال است که غیر از این باشد(طائی، سیف جلال الدین، اسرار شجره ميسان، انتشارات فرهنگی آشور بانیپال، ص40).
آلتهایم می‌افزاید: تلاش‌های هیسباوسین در تأسيس دولت مستقل عربی در شرق دولت سلوکی از اموری است که نیاز به هیچگونه پرسشی ندارد چون هیچ تاریخ صحیحی در مورد آن موجود نیست. او توانست کشور خود را مستقیمآ و بعد از وفات انطیوخوس چهارم و بعد از سقوط انطیوخوس هفتم(129-139 ق.م) در بهار سال 129 ق. م تأسیس کند. همچنین شهر بابل را با اراده تمام به کشور خود ملحق ساخت(127 ق. م) و سپس شهر سلوکیه (احتمالا سلوقیه) را ضمیمه خاک خود نمود. وی با این اقدامات جسورانه توانست با قدرت تمام تنها دولت و حکومت مستقل را در جنوب، میان بین النهرین تشکیل دهد.
شواهد باستان شناسی بدست آمده از پول رایج دوران هیسباوسین نشان می‌دهند که وی تصویر و القاب و عناوین خود را روی سکه های تتراداخمات چاپ میکرده است. تتراداخمات در سن 85 سالگی بدرود حیات گفت.
برخی مورخان می‌گویند احتمالآ این فرمانروا از اعقاب و نسل بابلی‌ها است. چون نام وی با پسوند “سین” آمده است و در بين آشوریان و بابلی ها ماه، خدا میباشد. او خدای نانا(ی) سومریان است. آن‌چنانکه اسامی رافدینی اغلب با اسامی الهه هایی مانند پادشاه امارسین سوم( پادشاهی از سلسله سوم آور فرزند پادشاه شوکلی)، متقارن شده اند. بدین ترتیب بسیاری از سلاطین ميسان دارای اسامی و القاب بابلی بوده ولی این اسامی و القاب را بصورت یونایی می‌نوشتند.

نویسنده و باستان‌شناس: دکتر حسین فرج الله الکعبی

مرکز اطلاع رسانی جبهه دموکراتیک مردمی احواز، بخش فارسی

مترجم :فؤاد فرج پور

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا