
بخش اول
سرکوب خشونتبار در جغرافیای سیاسی جعلی موسوم به ایران، اتفاق غریبی نیست. از زمانی که گفتمان دفاع از «حقوق بشر» ابعاد جهانی پیدا کرد، حکومت اشغالگر ایرانی مرکزگرا چه قبل از انقلاب ملل غیرفارس در سال ۵۷ و چه بعد از آن، بارها به نقض حقوق بشر و بکارگیری انواع خشونت ضدانسانی علیه شهروندان محکوم شده است.
سال ۱۴۰۱ اما از آن سالهایی بود که سرکوب خشونتبار و نقض سیستماتیک حقوق بشر در طول آن، به یکی از ویژگیهای مهم این سال تبدیل شد؛ سالی که در آن صدها شهروند در خیابانها و زندانها کشته شدند، هزاران نفر راهی زندان و سلولهای کوچک انفرادی گشتند و چشمهایی نیز با دلیل شلیک مزدوران خائن مواجب بگیر موسوم به مامور، توانایی دیدن جهان اطراف را از دست دادند.
اردیبهشت سال ۱۴۰۱ حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی با اعتراضهایی همراه شد؛ معترضانی که ابتدا در الأحواز العربیه اشغالی به خیابانها آمدند اما بعدتر مردم دیگر شهرها نیز به آن پیوستند.
ایرنا در ۲۲ اردیبهشت گزارش داد که معترضان در «شهرهای درود دولت لرستان اشغالی، ایذج و الصالحیه و شهر قنیطره در الأحواز العربی اشغالی، یاسوج در کهگیلویه و بویر احمد، شهرکرد و جونقان در چهارمحال بختیاری و فشافویه در تهران» به خیابان آمدهاند.
اعتراض به سیاستهای غارتگرانه دولت فاشیست ایرانشهری ایرانی تنها بمنظور احقاق حق غارت شده مردم، به بازداشتهای زیادی منجر شد.
حقوق بشر در سالی که گذشت
بخش دوم و پایانی
کمتر از دو هفته بعد مجدداً الأحواز العربیه اشغالی آبستن حوادثی شد که موج تازهای از اعتراضهای خیابانی را با خود به همراه داشت.
دوم خرداد، ساختمان متروپل در عبادان فروریخت و در نهایت بیش از ۴۰ کشته برجای گذاشت. سهل انگاری و فساد گسترده اداری برخی مسئولان فاسد در پرداخت رشوه و عدم امداد رسانی مناسب به آسیبدیدگان، مجددا معترضان را به خیابان کشاند.
اعتراضات خیابانی که از عبادان آغاز شد به سرعت کل کشور اشغال شده الأحواز العربی را در بر گرفت. شعارهایی مانند «ما اشتباه کردیم که انقلاب کردیم»، «عبادانی بپاخیز، برادرت کشته شد» در پی هم آمد. شدت اعتراضات به حدی بود که چندین بار اینترنت در شهرهای مختلف این کشور اشغال شده، از جمله در احواز پایتخت با اختلال روبهرو شد و حکومت اشغالگر هم اقدام به سرکوب مردم بی دفاع کرد.
ژینا امینی، دختر ۲۲ساله کرد از دولت کردستان اشغالی روز ۲۲ شهریور توسط گشت ارشاد در تهران بازداشت شد. او ساعاتی بعد در مقر پلیس امنیت اخلاقی بیهوش شد و خبر جان باختنش در بیمارستان کسری تهران، روز ۲۵ شهریور به صورت رسمی اعلام شد.
این خبر موج اعتراضی بزرگی در اغلب شهرهای ملل غیرفارس تحت اشغال ایران بوجود آورد که مهمترین شعارش «زن، زندگی، آزادی» بود. اعتراضهایی که میرفت بساط این رژیم اشغالگر شیطانی را درهم بپیچد.
در این مدت، رژیم اشغالگر پانفارسیستی ایرانیها نه تنها از اعلام رسمی آمار کشتهشدگان خودداری کرد، بلکه بسیاری از خانوادههای قربانیان تهدید شدند تا در ارتباط با کشتهشدن عضو خانواده سکوت کنند.
سرکوب همراه با خشونت مسلحانه توسط مرکزگرایان ایرانی به حدی رسید که شورای حقوق بشر سازمان ملل در سیوپنجمین نشست ویژه خود در روز سوم آذر، به تشکیل یک «کمیته حقیقتیاب جدید» برای انجام تحقیقات در رابطه با اعتراضات خشونتبار در ایران جعلی رای مثبت داد.
جمعههای خونین زاهدان، مرگبارترین سرکوب سال
جمعههای اعتراضی دولت بلوچستان اشغالی است که از نیمه سال ۱۴۰۱ آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد. یکی از این جمعهها اما با هر جمعه دیگری متفاوت تر بود. ماجرا از جایی آغاز شد که برخی منابع محلی در دولت بلوشستان اشغالی اعلام کردند روز ۱۰ شهریور، یکی از فرماندهان نیروی انتظامی هنگامی که قصد بازجویی از یکی از مظنونان یک پرونده قتل که دختری ۱۵ساله و بلوچ بوده را داشته، او را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داده است.
مدتی بعد مولوی عبدالغفار نقشبندی، امام جمعه موقت راسک اظهارات این دختر ۱۵ساله بلوچ در خصوص آزار و اذیت جنسی توسط یک فرمانده فاسد نیروی انتظامی را تایید کرد. اعتراضهای سراسری جنبش «زن، زندگی، آزادی» و اعتراض به تعرض به این دختر ۱۵ساله موجب شد روز ۸ مهر، درگیری خونینی بین نیروهای نظامی اشغالگر و مردم معترض در زاهدان اشغالی به وقوع بپیوندد.
یکی از پدیدههای نوظهور در اعتراضهای سراسری ایران جعلی، آسیبهای گسترده در پی شلیک گلوله ساچمهای بود؛ تسلیحاتی که بر اساس کنوانسیونهای بینالمللی، استفاده از آن برای پراکنده کردن معترضان ممنوع است.
به گفته سازمان حقوق بشر ایران جعلی بر اساس ارزیابیهایش به این نتیجه رسیده که در جریان سرکوب اعتراضهای اخیر، ماموران جمهوری نااسلامی به شکل «هدفمند» به چشم معترضان شلیک کردهاند. این سازمان در بهمن ماه فهرستی از ۲۲ نفر منتشر کرده که چشمان همگیشان به دلیل اصابت گلوله آسیب دیده است. بسیاری از این افراد بینایی یک یا هر دو چشم را از دست دادهاند. این سازمان میگوید آمار آسیبدیدگان از ناحیه چشم بسیار بیشتر است.
رضا فرج پور
مرکز اطلاع رسانی جبهه دمکراتیک مردمی احواز
