انتصابات نظام استبدادي آخوندي در الأحواز ، عايدي جز ضرر و زيان هنگفت به محيط زيست و تخريب عامدانه و برنامه ريزي شده ي زير ساخت هاي طبيعي و صنعتي نداشته و ندارد.
مردم الأحواز به سبب همين سياست هاي غلط و غير مسؤلانه ي نظام ناسيوناليستي آخوندي ، متحمل سخت ترين و فجيع ترين شكنجه هاي تروريستي تاريخ بشريت از سوي نظام جائر مستبد و دست نشانده هاي تروريست مسلك آنها شده اند.
سد سازي هاي بي رويه ، غير تخصصي و نابودگر محيط زيست در الأحواز اشغالي ، در سايه سكوت و همراهي مزدوان نظام آخوندي در فريب مردم الأحواز توسط همين مزدوران كه آب الأحواز را مجبور به انتقال هستيم و آنهم فقط براي مصرف آب شرب ، اما پس از سال ها دروغپردازي و كتمان حقيقت در پشت نيت شوم نظام براي مردم و محيط زيست الأحواز ، به خوبي آشكار شد كه آب رودخانه هاي الأحواز را كه به مناطق فارس نشين انتقال داده ميشد نه فقط براي مصرف آب شرب بلكه براي مصارف صنعتي ، كشاورزي ، احداث استخرهاي عظيم و تفرجگاه هاي توريستي ، احداث درياچه هاي مصنوعي تفريحي و صدها طرح و برنامه ديگر با آب منتقل شده از الأحواز انجام ميشد و كماكان اين پروژه ي ضد انساني و ضد محيط زيستي كه منجر به خلق يك فاجعه انساني و محيط زيستي ، بدليل خشكي رودخانه ها و زمين هاي كشاورزي و آلودگي هوا در الأحواز شده است ، ادامه دارد. يقينا پايداري اين طرح تروريستي ، به قيمت نابودي كامل زيرساخت هاي الأحواز و زايش انواع بيماريهاي نوپديد و باز پديد در الأحواز شده و همچنان خواهد شد.
همراه شدن افراد جيره خوار خودفروخته و عاري از رگ انسانيت و غيرت ، با سياست هاي تروريستي آخوندي ، از سرزمين الأحواز ، اين هلال الخصيب خاورميانه ( هلال سرسبز خاورميانه ) ، مخروبه اي ساخته اند كه هيچ سكنه اي در آن دوام نياورد و مجبور به جلاي وطن شده و راهي شهرهاي فارس نشين شوند و عرب هاي الأحواز را در فرهنگ بي اصل و اساس شان ادغام كنند و اثري از منابع غني طبيعي الأحواز و هويت اصيل عربي الأحوازي باقي نماند.
در چهل سال حكومت نظام استبداد آخوندي با مهندسي كردن انتخابات در هر دوره از انتخابات ، با گزينش و سفارش افراد خود فروخته و مزدوران فريب خورده ، از سوي نظام ، انتخابات را به يك عرصه ي انتصابات از پيش تعيين شده و مهندسي شده و نه انتخابات ، مبدل نموده و نقشه ها و طرح هاي تروريستي خود را از طريق همين افراد نالايق و بي بته عملياتي سازند.افرادي كه نه با راي مردم بلكه با تقلب و تزوير نظام ، متصدي نمايندگي مجلس يا هر پست ديگري شده اند و بدترين ضربه ها را به مردم الأحواز تحميل نمودند.
حقيقت گوياي تبعيض نژادي و قومي نسبت به مردم الأحواز وقتي معلوم ميشود كه :
طبق اخبار موقق ، چند روزي است كه مساله انتقال آب خزر به چهار شهر دامغان، سمنان، گرمسار و شاهرود ( محل تولد و محل زندگي ابا اجدادي روحاني و احمدي نژاد ) به داغ ترين بحث روز بدل شده است كه در اين بين با وجود موافقت دولت ، مخالفت هاي بسياري با انجام اين طرح تخريبي محيط زيست شده است.
برخی نمایندگان مجلس در اعتراض به طرح “انتقال آب خزر به سمنان” در جایگاه هیأت رئیسه تجمع کردند و حدود ۴۰ نماینده نیز در نامه‌ای به روحانی به این طرح اعتراض کرده‌اند.
فعالان محیط زیست و برخی نهادها ، مثل مرکز پژوهش‌های مجلس ، مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری ، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان مازندران ،متخصصان حوزه‌های مختلف ، نمایندگان استان‌های شمالی و سازمان بازرسي كل كشور با اجرای طرح انتقال آب دریای خزر به کویر مرکزی و استان سمنان ( این طرح ضد محیط زیستی ) مخالفت خود را ابراز نموده اند.
فعالان محيط زيست ايران جعلي، اين كار را نابودی محیط زیست” و “فرسایش سرمایه اقتصادی و اجتماعی مي دانند. اداره کل منابع طبیعی مازندران، انجمن جنگلبانی ایران، رسانه‌هاو دیگر متخصصان و فعالان و دلسوزان محیط زیست ایران جعلي، اجرای اين طرح ، بدون توجه به ابعاد اقتصادی، اجتماعی و تبعات فرهنگی آن را بسيار كار بيهوده و تلف نمودن بودجه دانسته اند. حتي بعضي از متخصصان ، هشدار داده اند انتقال آب خزر به سمنان ، برای ایران جعلي از انفجار چرنوبیل شوروی سابق و یا انفجار مخازن مواد شیمیایی شرکت بوپال هند خطرناک‌تر دانسته اند.
اينهمه تبعيض و اين حجم نژادپرستي در راستاي سكوت و عدم پوشش خبري و رسانه اي نشدن مساله ي نابودي روح زندگي در الأحواز حقيقتي تاسف بار و غم انگيز است .
انتقال آب الأحواز اشغالي ، بدون در نظر گرفتن حقآبه پایین دست رودخانه ها و آسيب هاي جدي محيط زيستي ناشي از آن ، در میان سكوت مجامع علمي ، فرهنگي و دولتي ، با نقض استانداردهای ملی و بدون بررسی مدل‌های اثر منفي محیط‌زیستی ، همچنان در حال انتقال ميليون ها متر مكعب آب سرشاخه های رودخانه های کارون ، كرخه ، دز و …. از الأحواز به ساير مناطق فارس نشين همچنان ادامه دارد و هيچ نهاد يا مسؤل يا ارگان دولتي و غير دولتي ،از ارتكاب اين جنايت عليه بشريت در سرزمين الأحواز حرفي به ميان نمي آورد و همه در خلسه فرو رفته اند و كسي را جز خداوند ، ياراي مردم بي دفاع و مظلوم الأحواز نيست.
مردمي كه در صورت اعتراض به احقاق ابتدايي ترين حقوق خود كه همان آب شرب سالم و هواي سالم است ، با شديد ترين برخوردهاي امنيتي سرويس هاي اطلاعاتي آخوندي مواجه مي شوند.
در هيچ جاي دنيا ، انتقال حتي يك متر مكعب آب، بدون در نظر گرفتن معيارهاي استاندارد فني ، علمي و بررسي اثرات محيط زيستي آن انجام نمي پذيرد اما در الأحواز ، قضيه به كلي تفاوت دارد ، علاوه بر انتقال غير مسولانه آب از سرشاخه ها و اثرات ضد بشري آن ، به آن اكتفا نكرده و بدون در نظر گرفتن هيچ مبنا و معياري ، بيشتر از ٢٠ سد بر روي رودخانه هاي الأحواز ساخته شده است تا الأحواز را به يك شوره زار خشك و بي آب تبديل نموده و مردم الأحواز را از نعمت هاي الهي محروم نمايند و پساب كارخانه ها و بيمارستان ها را كه روزانه به رودخانه ها ريخته ميشود حتي بدون تصفيه استاندارد وارد خانه هاي مردم الأحواز مي نمايند و همين خشكي زمين ها و تالاب ها سبب ساز مسموميت و آلودگي بيش از حد هوا در الأحواز شده است.
اينها تنها نمونه هاي بارز و كوچك از يك جنگ تمام عيار تروريستي بر عليه مردم الأحواز است.
آنهايي كه در مقابل استحاله ي كامل محيط زيست الأحواز سكوت اختيار كرده اند آيا اين سكوت ، خود دليل بر هم آوايي شان با سياست هاي تروريستي نظام آخوندي نيست.
بخشي از انتقال هايي كه از رودخانه هاي الأحواز صورت گرفته : بانام کوهرنگ اول ؛کوهرنگ دوم از چشمه لنگان و خدنگستان ، طرح ونك سولگان طرح سد و انتقال اب بهشت اباد طرح سد وانتقال اب خرسان سد بختياري سد و انتقال اب سد چمشيري بروي رودخانه زهره به سمت دشت ليراوي وکوهرنگ سوم به عنوان هفتمین سرشاخه انتقالی کارون است.
ما فرزندان الأحواز در تمامي تريبون هاي حقوق بشري براي احقاق حقوق حقه خودمان با تمام وجود در برابر سياست هاي تروريستي ايران جعلي مي ايستيم و یقینا یک روزی که زیاد دور نیست ، آن ها و مزدوران شان را پاي ميز محاكمه دادگاههاي عدالت گستر بين المللي خواهيم كشاند و سياست هاي تروريستي را براي تمام دنيا بر ملا خواهيم ساخت.
سيد علي طباطبايي
پژوهشگر و تحليل گر سياسي
