این مقاله درخصوص آنانی است، که زمام امور عراق را بعد از هجوم 2003 امریکا بدست گرفتند، چه آنان که عمامه سفید رنگ بر سر دارند و چه سیاه و یا سبز رنگ، و یا آنان که این عمامهها را در دل و یا فکر خود مخفی کرده و با این عمل به خود و دیگران بدی ها نموده و به دین اسلام نیز توهین نمودند.
میلیونها مردمی که در انتفاضه اکتبر 2019 عراق قیام نمودند، روزگاری به مرجعیت(شیعه) و مؤسسات و رهبران دینی دل بسته بودند تا جائیکه حاضر بودند در راه رسیدن به هدف خود دستگیری و مرگ و تجاوز را متحمل شده و با ایمان کامل اعتقاد داشتند که رهبران دینی آنها مأموریت دارند تا فرقه آنها را به ساحل نجات سوق دهند.
روزگاری، “حزب الدعوه” و گروههای وابسته به شیعه به بهانه مظلومیت شیعه، و با هماهنگی کامل با خامنهای جنایتکار و مراجع تقلید نجف، قدرت را در عراق بدست گرفتند. آن روز حتی به ذهن کسی خطور نمیکرد که حتی یکی از پیروان آنها، روزی آنان را ترک کرده و یا در مجالس آنها شرکت نکند و یا آنها را نفرین و حتی مقرهای حزبی آنها را به آتش بکشد.
تا زمان انتخابات 2005 و 2010 و حتی انتخابات 2014 که خروج نیروهای آمریکائی از عراق را در پی داشت، عده کثیری از مردم هنوز آراء خود را به کاندیداهای احزاب فرقهگرای شیعه میدادند، با این امید که آنها به وعدهها و قول و قرارهای خود عمل نموده، عدالت و انصاف را نصیب مقلدین خود نمایند و رحمت شیعی ادعایی خود را نصیب عراقیهایی کنند که از فقر و بیکاری و کمبود موادغذائی و آب و دارو در رنج و محنت هستند.
ولی بعد از سالها صبر مردم عراق، روزی فرا رسید که صاحبان عمامه های سفید و سیاه و سبز با تلخکامی در حسینیه ها و رادیو و تلویزیونها و شبکههای اجتماعی از بیاحترامی و بیاعتمادی به مؤسسات فرقه گرایانهٔ خود شکایت نمایند.
آنها حتی حاضر نیستند، قبول کنند که این خود آنها هستند که با دو رویی و تزویر مردم عراق را فریب دادند. این از روی عقل و انصاف نیست که جامعه عراق را مسؤول بدانند و جوانان را به انحراف و فاصله گرفتن از دین متهم کنند، و حتی برخی استفاده از زور را برای بازگرداندن آنها به وفاداری سابقشان به آخوندها را مجاز دانسته، آنها را به کفر و الحاد متهم میکنند.
شاید، بهتر بود که آنها اعتراف کنند که آنچه باعث شد تا عراقیها از جمله نسل جدید، سلطه آخوندها را رد کنند، همانا شعارها و خطبهها و موعظ ها و فتواهای ریاکارانه آنها است، و این امر برای همه آشکار و عیان است. فساد آخوندها گستردهتر از آن است که بتوانند آن را پنهان نمایند، و به دست خودشان رسوا شدند و خود به آن رسوائی خودساخته گرفتار شدند.
بطوریکه امروزه در عراق مشاهده ثروت هنگفت و رفاه بیش از اندازه آخوندها و خانوادههایشان و نزدیکان و افراد وابسته به آنها به سادگی امکان پذیر است، آنهائی که روزی فقیر و بدبخت بودند و در دیگر کشورها پناهنده و از کمکها و صدقات آنان امرار معاش مینمودند.
اکنون کار به جائی رسیده است که با دلیل قاطع میتوان اثبات کرد که تمامی اختلاسهای بزرگ، سرقتها، کلاه برداریها و دزدیهای بزرگ از اموال بیتالمال و فراری دادن سرمایه ها به خارج، کار همین آخوندهای صاحب نفوذ و نوکران و دلالان آنهاست و این در حالیست که شهروندان عراقی در فقر و بدبختی و بیکاری به سر میبرند.
بطور خلاصه باید گفت که آنچه عراق امروز شاهد آن است آغازی بر پایان حکومت فرقه گرای شیعه طهران(پایتخت صدور تروریسم و فرقهگرایی به جهان) و نوکران وابسته آن در عراق، همانند حزب الله و بدر و عصائب اهل حق و بقیه گروهای فرقهای شیعه است.
منبع: روزنامه العرب
مترجم: فواد فرج پور
مرکز اطلاع رسانی جبهه دمکراتیک مردمی الاحواز
WWW.ALAHWAZ.COM