دیدگاه‌ها

بخشی از نامه ها و فرامین خمینی دجال به رئیسی و اعطای اختیارات تام به وی

«جناب حجت الاسلام آقای نیری- دامت افاضاته از آنجا که گزارشات متعددی در مورد ضعف دستگاه قضایی به اینجانب رسیده است، و مردم شریف و متعهد ایران انتظار برخورد جدی‌تری با مسائل مختلف را دارند، به جنابعالی و حجت الاسلام آقای رئیسی مأموریت قضایی داده می‌شود تا نسبت به گزارشات شهرهای سمنان، سیرجان، اسلام‌آباد و درود رسیدگی نموده و فارغ از پیچ و خمهای اداری با دقت و سرعت آنچه حکم خداست در موارد مذکور اجرا نمایید… والسلام.

11 دی ماه 67- روح الله الموسوی الخمینی» (صحیفه‌ی نور جلد 17 و 21)

خمینی که شقاوت و بیرحمی دستگاه قضایی نظام را که به‌تازگی از کشتار زندانیان سیاسی فارغ شده بود، هنوز کافی نمی‌دانست، ضمن ابراز تعجب از رکود و کم‌کاری مقامات قضایی، دو هفته پس از صدور حکم بالا، نیری و آخوند رئیسی را مأمور می‌کند تا به صدور احکام قرون‌ وسطایی سرعت ببخشند.

«بسم الله الرحمن الرحیم از آنجا که مقامات بالای قضایی کشور هیچ‌گونه حساسیتی در مورد مسائل تکان‌دهنده فوق ندارند، به حجت الاسلام آقایان نیری و رئیسی، مأموریت داده می‌شود که طبق آنچه تشخیص می‌دهند، در چهارچوب اسلام عزیز، در موارد مذکور اقدام نمایند. باعث تعجب است که در نظام اسلامی با کمال خونسردی اجرای احکام خدا تعطیل و کارهای دیگر بر کار قضایی رجحان پیدا می‌کند».

– روح الله الموسوی الخمینی» (همان منابع)

آخوند موسوی اردبیلی، رئیس شورای عالی قضایی رژیم، که بعد از نامه‌ خمینی به رئیسی و نیری موقعیت خود را در خطر می‌دید، چون خمینی در پیامش به رئیسی و نیری گفته بود که «مقامات بالای قضایی کشور هیچ‌گونه حساسیتی ندارند»، با دستپاچگی از به خطر افتادن کرسی خود، به سرعت به نماز جمعه تهران آمد و گفت:

«مشکلات دست و پاگیر سیستم قضایی مانع صدور احکام بود و اخیراً به حضرت امام اطلاع داده شد که صدور احکام به علت مشکلات دست و پاگیر به طول می‌انجامد. ایشان بذل توجه و عنایت فرمودند و با ارسال نامه‌یی تأکید کردند نباید اجرای احکام خدا به تأخیر بیافتد… تا امام این را فرمودند و ما احساس کردیم این اجازه را از طرف امام داریم… در عرض 24ساعت حکم داده شد: 4 نفر اعدام شدند، 2تا دست بریده شد، 3نفر به زندان رفت… دفتر پیگیری شب و روز حاضر است و موضوعات را می‌توان با یک تلفن به اطلاع آنها رساند… فقط بگویید یک چنین قضیه‌ای اتفاق افتاده ما با استفاده از امر امام با ایجاد محاکم فوق‌العاده فوری در عرض3 روز 4 روز 5 روز مسأله را خاتمه می‌دهیم». (موسوی اردبیلی – نماز جمعه 30دیماه 67)

خمینی یک روز پس از سخنرانی و اعلام موضع آخوند موسوی اردبیلی، در حکمی جدید به‌منظور گسترش اختیارات آخوند رئیسی به شورای عالی قضایی رژیم امر می‌کند که به‌منظور اجرای احکام اعدام، شلاق، بریدن دست و پا و… کلیه پرونده‌های راکد را به رئیسی و نیری بدهد تا هر چه زودتر متهمین به مجازات برسند.

بسمه تعالی – شورایعالی قضایی جمهوری اسلامی

«کلیه پرونده‌هایی که تاکنون در آن شورا با کمال تعجب راکد مانده است و اجرای حکم خدا تأخیر افتاده است در اختیار حجج اسلام آقایان نیری و رئیسی قرار دهید، تا هرچه زودتر حکم خدا را اجرا نمایند، که درنگ جایز نیست…» والسلام.

۱بهمن 67 – روح الله الموسوی الخمینی (همان منابع)

یک روز بعد در 2 بهمن 67 آخوند رئیسی و نیری از خمینی در زمینه‌ی حدود اختیاراتشان سؤال می‌کنند:

محضر… امام خمینی..

. با سپاس بیکران از درگاه احدیت که اینجانبان را مشمول عنایت آن امام عزیز و بزرگوار قرار داده تا در اجرای احکام و حدود الهی گامی برداریم، مستدعی است نظر مبارک را امر به ابلاغ فرمایید که دستور مورخ 1/11/1367 آن حضرت اختصاص به اجرای حدود الهی دارد یا شامل احکام صادره در مورد قصاص نفس نیز می‌شود؟ 2/11/67 سیدابراهیم رئیسی – حسینعلی نیری

خمینی جلاد هم به سؤال رئیسی و نیری پاسخ می‌دهد و تاکید می‌کند که اختیار صدور حکم هم در حدود، هم در قصاص را دارند.

بسمه تعالی جناب حجتی الاسلام آقایان نیری و رئیسی آنچه را که به شما مأموریت دادم تا به پرونده‌هایی که در شورایعالی قضایی راکد مانده است پس از رسیدگی اجرا نمایید، در مورد حدود و قصاص است… .

همان تاریخ – روح الله الموسوی الخمینی (همان منابع)

آری، آخوند رئیسی به‌سادگی اعتماد شایسته خمینی و در قدم بعد عنایت و توجه ویژه خامنه‌ای را به دست نیاورده است. مناصب قضایی رئیسی، کسی که تا مرفق دستش در خون آلوده است به ترتیب بازجو در دادسرای مسجد سلیمان، دادیار در دادستانی کرج، دادستان کرج، دادستان همدان، جانشین دادستان کل انقلاب تهران؛ و پس از قتل‌عام تابستان 67، به ترتیب دادستان انقلاب تهران، رئیس بازرسی کل کشور، معاون اول قوه قضاییه، دادستان ویژه روحانیت، رئیس شورای نظارت بر صدا و سیما و دادستان کل کشور بود. اکنون نیز به حکم خامنه‌ای «تولیت آستان قدس رضوی» را برعهده گرفته است تا پس از عمری کشتار و اعدام و بریدن دست، که به گفته‌ی خودش «از افتخارات او است»، حالا در مسندی بنشیند که دستش برای سرکوب و غارت بازتر است.

پایان بخش دوم

فواد فرج پور

مرکز اطلاع رسانی جبهه دمکراتیک مردمی الاحواز
WWW.ALAHWAZ.COM

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا