علی خامنهای و ابوبکر البغدادی
پس از علی خامنهای که دستگاههای تبلیغاتی تحت نظرش وی را در بیش از 30سال گذشته رهبر و ولی امر مسلمین جهان معرفی میکردهاند، داعش با تاسیس حکومت اسلامی و با حذف “عراق و شام” از عنوان این گروه تروریستی مخوف، ابوبکرالبغدادی را بعنوان خلیفه مسلمین جهان معرفی کرد.
این دو رهبر خودکامه (که دومی به هلاکت رسید) چه ویژگیهای مشترکی باهم دارند؟ حکومت دینی خامنهای چه ویژگی مشترکی با خلافت به اصطلاح اسلامی البغدادی دارد؟
-اصل و نسب”:
برای کسب مشروعیت در میان مسلمانان که در گذشته اهمیت داشت، البغدادی اصل و نسب خود را به ابوبکر صدیق(رضی الله عنه) خلیفه اول مسلمانان و سید علی خامنهای اصل و نسب خود را به امام حسن(رضی الله عنه) امام سوم شیعیان نسبت دادهاند که کاملا بی اساس و در تعارض با آن بزرگان قرون اولیه اسلامی است.
-نظامی و امنیتی و عامه گرا:
هر دو حاکم خونریز عمدتا با ویژگی نظامی و امنیتی شناخته شده هستند و برای تحکیم قدرت پوشالی اما سراسر خون و چپاول خود به سراغ تمامیت خواهی و قساوتمندانه ترین احکام ظهور یافته از مغز کثیفشان رفتهاند. شعارهای پوچ عدالت طلبانه آنها نیز جهتگیری عامه گرایانه آنان را گواهی میدهد. هر دوی آنها مرزهای ترسیم شده و چهارچوبهای امنیتی برای کشورهای خاورمیانه پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی را به دول غرب و اروپا نسبت میدهند و از همین جهت منطقه نفوذ خود را فرامرزی تعریف کردهاند.
حکومت غیرقانونی و غیرشرعی خامنهای در سوریه، عراق، لبنان، بحرین و افغانستان و یمن دخالت سیاسی و نظامی و فرقه گرایانه میکند. (البته اینروزها شاهد شکستهای او در این کشورها هستیم). خلافت اسلامی داعش نیز در عراق و سوریه و لبنان نیز چنین کرد و میخواست نفوذ خود را به اردن و فلسطین بسط دهد اما در نهایت شکست خورد و البغدادی به هلاکت رسید.
-انسان هراسی و انسان ستیزی:
هر دوی این خونریزان قرن، دیدگاههای انسان هراسی داشته و افراد غیر از گروهکهای تروریستی وفادار بخود را سست دین، منافق، رافضی، منافق جدید، کافر و نجس[بسته به رفتار و دین و مذهب آنها] تلقی میکنند. آنها در اینکار البته از معیارهای شریعت خاص خود که هیچ سنخیتی با دین مبین اسلام ندارد بهره میجویند و طعم قدرت به آنها میزنند.
معابد مسیحیان تبشیری و بهائیان و مساجد اهل سنت توسط خامنهای جنایتکار و پرستشگاههای مسیحیان توسط داعش تخریب شدهاند. هر دو به مهارت بی رحمانه در سرکوب، زندان، و قتل مخالفان از پرتاب کردن آنان از روی پل و ردشدن خودروی نیروی انتظامی از روی مخالفان و قتل عام معترضان در نیزارها با مسلسل سنگین در حکومت دیکتاتوری خامنهای تا به صلیب کشیدن مسیحیان و دیگر مخالفان در خیابانها توسط داعش، از اعدامهای دسته جمعی در زندانهای خامنهای گرفته تا اعدامها و سربریدن اسرا در حکومت داعش، شهره جهان شدهاند.
-وعده الهی:
گروه داعش، تأسیس خلافت اسلامی و تعیین ابوبکرالبغدادی به منصب خلافت را “وعده الهی” نامید. استفاده از ادبیات خدا- محورانه در رویدادهای سیاسی از مشترکات بلافصل رژیم خامنهای و داعش، فرزند خلف خامنهای، است.
در رژیم خامنهای نیز تأسیس این نظام و انتصاب خامنهای توسط رفسنجانی خائن به رهبری تحقق “وعده الهی” نامیده شده است. هردو رهبر خودخوانده، نظام تحت امر خود را نظامهای الهی و نظامهای غیر از خود را(مانند نظامهای دموکراسی اروپا و آمریکا) را ” شر و شیطانی” معرفی میکنند.
-بهرهگیری از سایر منابع:
هر دو حکومت کثیف این دو از منابع نفتی برای تحکیم قدرت و افزایش سلاح و نیروی نظامی خود بهره میبرند. همانطور که خامنهای به شیرهای نفت غارت شده الاحواز اشغالی چسبیده و از آنها جدا نمیشود، البغدادی نیز اشغال حوزههای نفتی و پالایشگاههای نفت سوریه و عراق را محوریترین اهداف خود قرار داده بود.
در حوزههای دیگر باید گفت که بنای هر دو حکومت در سیاستهای فرهنگی و اجتماعی یکی است: استفاده از زور برای إعمال و تحمیل شریعت ایدئولوژیک شدهٔ سفارشی خود بعنوان نظام ارزشی، اخلاقی و قانون! بدون کمترین توجه و احترام به مبانی و اصول پیروان ادیان دیگر، حذف تنوعات فرهنگی و اجتماعی و مذهبی و حذف فیزیکی اشاعه دهندگان آنها، تحمیل سبک زندگی حاکمان(صاحبان زور و سلاح) بر تک تک شهروندان، سرکوب و حذف آزادیهای بنیادین شهروندان. همچنین دشمنی با اسرائیل که محور سیاست منطقهای و توجیه گر ظلم و سرکوبهای خونین حکومت ولایت مطلقه فقیه خامنهای است، دیگر وجه مشترک او با داعش و ابوبکرالبغدادی است.
فواد فرج پور
مرکز اطلاع رسانی جبهه دمکراتیک مردمی الاحواز
WWW.ALAHWAZ.COM