یکی از وایت معاشان مدعی شد که با خواندن کتاب « ۳ دقیقه در قیامت» از آتش جهنم نجات یافته است. چون درک کرده که خامنه‌ای علاوه بر اینکه همه امور دنیا به دست او است، شفیع روز قیامت، و قسیم‌النار و الجنه است، و بقیه معصومین نیز شفاعت خود را به نظر ایشان موکول میکنند. قبل تر علی بن ابی طالب قسیم النار بود و گویا طی تغییر و تحولاتی در آن دنیا عزل و نصب‌ها آپدیت شده‌اند و خامنه‌ای به مقام قسیم النار رسیده است!.
در هرحال، وی چنین نقل میکرد که این کتاب حکایت شخصی است که حین عمل جراحی از دنیا میرود، و خود را در صحنه حساب و کتاب برزخی می‌بیند:
«میگفت که دیدم شهدا مقام و قصرها و… دارند و خیلی به رفقای شهیدم گفتم و قسمشون دادم و التماس کردم که شما هم واسطه بشید منم جزء شهدا محسوب کنند
رفقایم گفتند که دست ما نیست و ما چنین کاری نمیتونیم انجام بدیم. متوسل شدم به انبیاء و اولیاء. اونها هم همون جواب رو گفتن
متوسل شدم به حضرات معصومین و تک به تک رو متوسل شدم و گریه کردم و التماس کردم و قسمشون دادم که تو را بخدا من رو هم کاری کنید که جزء شهدا محسوب کنند. به خانم فاطمه زهراء متوسل شدم.حتی به خود پیامبر(ص) متوسل شدم باز هم همون جواب رو شنیدم. گفتند از اختیار ما خارج است.
با تعجب گفتم خب پس دست چه کسی هست؟
اشاره کردند به تمثال شخصی و گفتند دست این آقا است؛ و اون آقا شخص آیت الله العظمی خامنه ای بود»
خلاصه حرف وی این بود که:
«چون امورات عالم و اصل کار به دست امام زمان عج هست، و چون حضرت آقا نایب ایشان هستند، پس امورات دنیا و آخرت مردم به دست حضرت آقا هست».
یاد این جمله امام حسین (ع) افتادم که «انا لله و اناالیه راجعون و علی الاسلام السلام …» این شرایطی است که باید فاتحه اسلام را خواند. از یک طرف عده‌ای به هیچ چیزی کمتر از محو کامل دین راضی نیستند، و از طرفی عده‌ای دیگر از احساسات مذهبی مردم برای خود قبا و عبا می‌دوزند.
از یک طرف جوانان گرفتار هزاران مشکل اقتصادی و اجتماعی تحمیلی هستند، و از طرف دیگر چنان آن‌ها را شستشوی مغزی میدهند که به ابلهانه‌ترین انواع خرافات گرفتار شوند.
بر پدر و مادر مقامات آن سازمان اطلاعاتی که عملیات روانی برای دامن زدن به این خرافات را راه انداخته‌اند، لعنت!
اما از طرف دیگر عده‌ای چنان به جان اعتقادات مردم افتاده‌اند، و سعی در استحمار مردم و عوامی بار آوردن آن‌ها دارند، که آدم حیران میماند که آیا دشمن خارجی بیشتر جنایت خواهد کرد یا این گروه بی‌دین؟
ولایت فقیه از اول قرار بود چه باشد؟
بحث فقهی ولایت فقیه این بود که اداره جامعه بدون حاکم عملی نیست؛ و جامعه به حاکم، چه بَرّ و چه فاجر، احتیاج دارد. حاکمی که از فقه و شرع اطلاع نداشته باشد، نمیتواند بر اساس حکم خدا قضاوت کند. پس حاکم باید فقیه باشد. یعنی قرار بود که حاکم فقط عالِم به احکام باشد؛ و نه میتواند حکمی از خود صادر کند و نه حکمی را تعطیل کند. محدوده ولایت او هم فقط در حدی بود که حافظِ حدود شرع باشد. ولایت فقیه به این مفهوم مورد قبول عقل است.
اما در سایه عوام‌زدگی مردم، به تدریج این مفهوم تغییر کرد:
به تدریج مفهوم ولی فقیه از حاکم شرع به نیابت امام زمان، و ولی امر مسلمین جهان نیز توسعه یافت.
ولایت به تدریج مطلقه شد، تا جایی که بر هر امری از امور مردم بسط یافت.
ولی فقیه میتواند هر قراردادی را که خود امضا کرده، یک‌طرفه لغو کند.
ولی فقیه میتواند هر حکمی در دین را که بخواهد تاسیس کند، و یا هر حکمی از دین را تعطیل کند. مثلاً میتواند نماز صبح را بجای واجب مستحب کند.
رضا فرج پور
مرکز اطلاع رسانی جبهه دموکراتیک مردمی الأحواز
HTTP://ALAHWAZ.COM
https://t.me/adpffarsi
